عکس

پشت پرده ی شهیدآباد

نقاشی کودک 8 ساله دزفولی در خصوص شهیدآباد

پشت پرده ی شهیدآباد

نقاشی کودک ۸ ساله دزفولی در خصوص شهیدآباد

تا حالا از منظر نگاه کودکان به مقوله ی شهید و شهادت نگاه نکرده بودم.

اینکه چه تصویری از شهدا و شهادت و گلزار شهدا در ذهنشان است. تصویری که یقیناً به نوع توصیف و تفسیر پدر و مادرها برای کودکان بستگی دارد و نیزبه معلمان و سایر مربی هایی که در تربیت دینی کودکان نقش دارند.

در دهه گذشته تلاش های زیادی برای حذف مقوله ی شهید و شهادت در کتاب های درسی کودکان و نوجوانان و نیز در جای جای جامعه و خصوصاً رسانه ها صورت گرفت. حتی طی بخشنامه هایی دیدار با جانبازان و بازدید از گلزارهای شهدا را برای مدارس ممنوع اعلام کردند و برنامه هایی از این دست؛ اما خون شهدای ما تداوم خون حسین بن علی (ع) و خون کربلاست.

اتفاقی که در خصوص آن روایت شده این است که : «إنَّ لِقَتْلِ الحسینِ حَرارَةً فی قلوبِ المومنینَ لا تَبْرُدُ أبداً؛ همانا به خاطر کشته شدن حسین (ع) حرارتی در دل های مومنین است که هرگز سرد نمی شود»

و لذا عشق به شهدا و محبت دامنگیر شهدا از دل و جان مردم محو شدنی نیست و کودکان نیز از این مقوله معاف نیستند.

پس خوب است بسیاری ازمسئولین بدانند خیلی کوچک تر از آن هستند که با حذف درس «شهید حسین فهمیده» از کتب درسی، کودکان را از واژه و فرهنگ شهادت دور کنند. بدانند خیلی حقیر تر از آن هستند که با حذف بیت «در هر کجایت خون شهیدان    پیوسته جاری است ای خاک ایران » در کتاب فارسی دبستان، بچه ها را از این مسیر جدا کنند.

رهبر عزیزمان چند ماه پیش فرمودند: «انگیزه‌هایی وجود دارد برای‌اینکه یاد شهدا به فراموشی سپرده بشود؛ انگیزه‌های بسیار شدیدی وجود دارد که اینها را به فراموشی بسپارند؛ چیزهای دیگری را مطرح کنند و جلوه‌های کاذب و عظمتهای دروغین را مطرح کنند تا عظمتهای واقعی از یادها برود.»

حضراتی که ریگ به کفش دارند خوب بدانند که این انگیزه های شما در ایجاد جلوه های کاذب و حذف شهدا، هر چند خیانتی بزرگ است ، اما یقین بدانید که بی اثر خواهد بود، چرا که به قول شهید سیدهبت الله فرج الهی « نظر کردن در زندگی شهید، شهید ساز است»

شما حقیرتر از آن هستید که بتوانید سرخی خون شهید را پاک کنید چرا که به قول حضرت آقا «زمان، همه چیز را کهنه مى‌کند؛ مگر خون شهید را و یاد شهیدان و خون شهیدان، روزبه‌روز اثرش برجسته‌تر شده است.»

زمان راه خودش را می رود و خون شهید اثری را که باید بگذارد، می گذارد. فقط این شما خواهید بود که خوار و خفیف و شکست خورده ، باید شهیدپروری را در این کشور مشاهده کنید، همانگونه که بچه های دهه هفتادی در سوریه شگفتی آفریدند و تابوت های سه رنگشان بر شانه های شهر، شهید سازی کرده و می کند و دهه نودی ها هم با «سلام فرمانده» شان ارادت شان را به امام زمانشان و قهرمان شهیدِشان «حاج قاسم سلیمانی» ابراز کردند و شدند خار چشم دشمنان داخلی و خارجی انقلاب.

و همه این ها را گفتم تا برسم به یک نقاشی. نقاشی یک کودک ۸ ساله. « فاطمه موجودی» دختر هشت ساله همین شهر و دیار، نقاشی اش را برایم فرستاد و در کلیپی آن را توضیح داد.

او تصویری از شهیدآباد و فرشتگان طواف کننده بر مدار آن کشیده است. می گفت: یکی از مزارها مزار حاج قاسم سلیمانی است ولی  سه مزار دیگر را از روی خودم برایشان اسم گذاشته ام.(البته من در اینترنت جستجو کردم و شهدایی با چنین نام هایی که فاطمه برای مزارها انتخاب کرده وجود دارد) می گفت دوتا از این شهدا برادر هستند.

توضیحات فاطمه خانم در خصوص نقاشی اش

 

چقدر تصویری که فاطمه از شهیدآباد در ذهن دارد ، دیدنی و زیباست. خصوصاً آن ملائکه ای را که فاطمه در ذهن دارد و ابرها و خورشیدی که دارند گریه می کنند.

خون شهدا کار خودش را کرده است. چقدر حرف امام خمینی(ره) اینجا مصداق دارد که : « خدا می‌داند که راه و رسم شهادت کور شدنی نیست و این ملتها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود. »

راستی ، این نقاشی فاطمه برایم جرقه ای شد تا از مخاطبین بخواهم نقاشی و دلنوشته های کودکانشان را در خصوص شهدا برای الف دزفول ارسال کنند، تا در منظر دید مخاطبان قرار گیرد.

از این پس پنجره الف دزفول ، رو به کودکان هم باز خواهد بود. رو به دهه نودی ها. دهه نودی هایی که این روزها «سلام فرمانده» شان قیامت کرده است.

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. ذات بچه ها پاک و صاف و صادقه. قطعا تصورش از شهید آباد که پر از فرشته است واقعیه.
    ماشاالله به این دختر خانم گل

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا