قطعه ای که فقط دست و پا در آن مدفون است
بازمعرفی «قطعه دست و پاها» ی گلزار شهدای شهیدآباد دزفول
قطعه ای که فقط دست و پا در آن مدفون است
بازمعرفی «قطعه دست و پاها» ی گلزار شهدای شهیدآباد دزفول
یکی از ویژگی های مشترک تمامی کشورهایی که به هر ترتیب درگیر جنگ می شوند، در مرحله اول ایجاد تسهیلات متعدد و متنوع برای خانواده های کشته شدگان و نیز مجروحین و خانواده هایشان و تکریم آنان است و در مرحله ی دوم حفظ هر گونه آثار مرتبط با جنگ که به نوعی قهرمانی هایشان را به اثبات می رساند.
این دو مسئله، دقیقا دو مقوله ای است که در کشور ما ایران یا اجرا نمی شود و یا به بدترین شیوه ممکن در حال اجراست. حال و روز جانبازان شیمایی و موجی و قطع نخاعی و شیوه بد رسیدگی به آنان چیزی نیست که کسی بتواند منکر آن باشد ، اما مسئله مد نظر من در این مقوله حفظ آثار مرتبط با دفاع مقدس است.
یکی از مهم ترین آثار بکر و دست نخورده و یکتا و بی نظیر دفاع مقدس موجود در شهرستان دزفول ، قطعه ای در گلزار شهدای شهیدآباد دزفول، معروف به « قطعه دست و پاها » می باشد. قطعه ای زمینِ آسمانی که نه در ایران ، بلکه در تمامی دنیا بی نظیر بوده و مشابه و معادلی ندارد. این قطعه که مساحتی حدود ۸۰ متر مربع از قطعه «شهدای موشکی » گلزار شهیدآباد شهدای دزفول را به خود اختصاص داده است، محل دفن دست ، پا و انگشت هایی است که پس از موشک باران های دزفول از زیر آوارها خارج می شد و معلوم نبود که به کدام شهید تعلق دارد.
این سند بکر و دست نخورده دفاع مقدس بیش از سی سال است که بدون اینکه کار خاصی در خصوص آن صورت گرفته باشد ، همین طور غریب رها شده است، به گونه ای که بسیاری از شهروندان دزفولی هم از وجود چنین اثر تاریخی و سند بی نظیر مقاومت مردم دزفول در شهر خود بی خبرند.
یقین دارم اگر این چنین محلی در اختیار تهران یا اصفهان و یا چنین شهرهایی بود، خدا می داند که چه زیارتگاه با شکوهی بر آن بنا کرده و چه تبلیغات و کارهای رسانه ای و مستند سازی و . . . که در خصوص آن انجام نمی دادند.
لکن باز هم عدم دغدغه ی مسئولین در این خصوص و بی کفایتی های متعددی که در این خصوص صورت گرفته است ، هنوز که هنوز است این سند افتخار را پشت پرده ی گمنامی قرار داده و غریب و خاک آلود و مظلوم رها کرده است.
«الف دزفول» در تیرماه سال ۱۳۹۰ یعنی دقیقا چهار سال پیش با تلاش های پیگیر این قطعه آسمانی و عدم رسیدگی به آن را از طریق بیش از ۲۰سایت و رسانه ی پربازدید کشور به ایران و جهان معرفی کرد که لینک برخی از این رسانه ها در زیر آمده است.
پایگاه اطلاع رسانی رجا نیوز : «اینجا فقط دست های قلم شده شهیدان مدفون است»- ۱۵ تیرماه ۹۰
سایت خبری تحلیلی تابناک :«یک گلزارشهدای متفاوت در دزفول» ۱۶تیر ۹۰ با حدود ۲۶۰۰۰بازدید
پس از این اقدام، امید می رفت که مسئولین دزفول به خود آمده و جهت پاسخگویی به افکار عمومی ، کاری از پیش ببرند ، اما متاسفانه به رگ غیرت هیچ کس بر نخورد و هیچ کاری در خصوص این بهشت زمینی صورت نگرفت و آب هم از آب تکان نخورد.
پس از گذشت یک سال از انتشار مطلب مربوط به این قطعه بهشتی بی نظیر در رسانه ها ، «الف دزفول» با تشکیل کمپین «دست های بریده را دست خودمان بدهید» باثبت اعلام آمادگی بیش از ۶۰ نفر از دوستان وبلاگ نویس، از مسئولین امر خواست تا مسئله ساخت یادمان و رسیدگی به «قطعه دست و پاها» را به هیات امنایی از وبلاگ نویسان دزفول واگذار نماید.
لینک مطلب و کمپین «دستهای بریده را دست خودمان بدهید» تیرماه سال ۹۱
لکن بازهم از مسئولین امر هیچ گونه بازخوردی صورت نگرفت و این قطعه همچنان مظلوم و گمنام در گوشه ای از گلزار شهیدآباد خاک می خورد.
تنها کار انجام شده توسط مسئولین امر پس از آن همه فشارهای رسانه ای و تشکیل کمپین های مختلف ، یک حصار نیم متری بود که سال گذشته دور این قطعه کشیده شد.
یقین دارم اگر این قطعه از زمین در هر کجای دنیا میبود، به عنوان بزرگترین سند تاریخ مظلومیت آن ملت، به بهترین شیوه حفظ و حراست میشد، اما متاسفانه هم اکنون پس از گذشت بیش از سی سال همچنان اسیر بی مسئولیتی و بی خیالی مسئولین دزفول است.
در همین جا باز هم از تمامی مسئولین خصوصاً امام جمعه محترم ، شورای محترم شهر ، سپاه دزفول ، مرکز فرهنگی دفاع مقدس، شهرداری و معاونت فرهنگی شهرداری ، فرمانداری ویژه شهرستان دزفول ، اداره ارشاد اسلامی ، سازمان تبلیغات اسلامی و سایر نهادها و ارگان های شهرستان دزفول می خواهم که دست به دست هم داده و با نصب یک یادمان بر روی این اثر و سند بکر و دست نخورده و اثبات کننده مقاومت مردم غیور دزفول در ۸ سال دفاع مقدس کاری ارزشمند را فقط برای رضایت خدا و مردم رقم بزنند، و به فکر این نباشند که این کار به نام کدام نهاد تمام می شود. چون برخی از مسئولین فقط دوست دارند مدام مَن مَن کنند و در هر کار فرهنگی که انجام می شود ، جایگاهی برای نام خود باز کنند حتی اگر نقشی در آن ندارند.
مسئولین محترم بیایند و فقط برای احترام به این شهدایی که دست و پایشان غریب و بی نام نشان در این محل دفن است، به فکر ساخت یک یادمان باشند، چرا که همین یک یادمان می تواند جذب کننده بسیاری از کاروان های راهیان نور به دزفول باشد.
این قطعه آسمانی در هیچ کجای ایران و جهان نظیر ندارد و باید به شیوه ای خاص و با دغدغه ای مقدس پیگیر سر و سامان دادن به آن باشیم
پس از نگارش و انتشار:
جناب آقای منوچهر مهدی پور ، نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس شهرستان دزفول و نویسنده کتاب ارزشمند دایره المعارف شهدای دزفول در پیامی برای الف دزفول چنین نگاشته اند :
«قطعه ی مورد نظر در سال ۹۲ با پیگیری های آقای جوهری فر و بنده و همکاری شهرداری دزفول حصارکشی مختصری گردید و تعیین حریم و نقشه برداری کامل انجام گرفته و توسط مرکز فرهنگی دفاع مقدس به چندین مهندس طراح ارائه گردید که فعلا در حال بررسی جوانب امر هستیم. هرچند بنیاد شهید نیز اعلام نمود که می خواهد یادمانی احداث نماید که با توجه به نداشتن بودجه اقدامی صورت نداده است. »