دل‌نوشته‌هاصوت

انگار همین دیروز بود

به بهانه ی اولین سالگرد شهادت اولین شهید مدافع حرم دزفول ، شهید امیر علی هویدی

بالانویس :

آقای «امین آزاد» ، آهنگ زیبایی برای اولین شهید مدافع حرم دزفول «شهید امیر علی هویدی» خوانده است به نام «قصه ی تو» که در این پست الف دزفول ضمن تشکر و تقدیر از ایشان و گروه همکارشان ، این آهنگ جهت دانلود در الف دزفول قرار می گیرد.

انگار همین دیروز بود

به بهانه ی اولین سالگرد شهادت اولین شهید مدافع حرم دزفول ، شهید امیر علی هویدی

به همراه  آهنگ « قصه ی تو» کاری از امین آزاد برای شهید هویدی

وقتی به گذشته و اتفاقات تلخ و شیرینش نیم نگاهی می اندازیم، آهی می کشیم و می گوییم «چقدر زود گذشت» اما این «گذشت زمان» برای آدم های مختلف فرق دارد. بسته به شرایط و وضعیت و روحیه­ ی آدم ها این گذشتن، تند و کند، می شود.  همیشه قاعده همین بوده است و قاعده همین خواهد بود. برای برخی ها، هر ثانیه، به اندازه ی یک سال می گذرد و برای برخی، هر سال به اندازه ی یک ثانیه زمان می گیرد.

و این همه گفتم تا برسم به دلیل حرف های امروزم که بگویم: «چقدر زود گذشت!» انگار همین دیروز بود که در و دیوار شهر پر شد از تصویر« امیر».  انگار همین دیروز بود که خبر دادند، امیر در روز عاشورای حسین(ع)، چونان مولایش، در نبرد با شمر سیرتان و عمرسعدهای دوران، در دیار غربت و غریبانه،  جام شهادت نوشیده است  و پایتخت مقاومت ایران، دزفول قهرمان، اولین هدیه ی خود را تقدیم آستان حضرت زینب (س) کرده است.

انگار همین دیروز بود که خبر رسید، پیکر امیر، همانند پیکر امیرعشق، حسین بن علی (ع)، در معرکه نبرد مانده است و سایبانی جز بال ملائک ندارد.

انگار همین دیروز بود که «یسنا»ی مهربانش با دسته گل به استقبال تابوت بابایش رفته بود و انگار همین دیروز بود که شانه های شهر، در ازدحام عاشقان قدرشناس«شهید امیر علی هویدی» را تا شهید آباد بدرقه کردند تا آنگاه که در کنار شهدای هشت سال دفاع مقدس روی سفره ی مهمانی حسین(ع) نشست.

و من می گویم «انگار همین دیروز بود» ولی می دانم برای عده ای این یک سال ، یک عمر گذشت. برای مادری که عادت داشت همیشه در چارچوب در، قامت رعنای پسر را ببیند. برای همسری که همراه و همراز سال های عاشقی اش، آسمانی شده بود و برای دختری که نفسش بند بود به نفس «امیربابایش»

برای آنان که وجود امیر دلیلی بود برای بودنشان و حضور امیر تکیه گاهی برای روزهای سختشان. برای آنانکه به هر دلیل ، به رشته ای از ریسمان محبت و مهربانی« امیر» گره خورده بودند.

برای آنان، دیگر نمی شود گفت که «چه زود گذشت». چرا که ثانیه های بی امیر بودن، هر کدامشان حکم یک سال را دارد برایشان و عجیب است که داغ فراق شهید ، با گذشت زمان کهنه نمی شود. چیزی مثل داغ کربلا، که روز به روز تازه تر می شود و این حقیقت را می شود با مادرانی ثابت کرد که بیش از سی سال از شهادت فرزندشان می گذرد و هنوز که هنوز است ، اشکی که بر مزار فرزند شهیدشان می ریزند، داغ خیزتر است.

اینجا باید دعا کرد برای خانواده ی «امیر» که خداوند صبورشان کند و جرعه جرعه شکیبایی بریزد در جام وجودشان. هر چند که خوب می دانند«ان الذین قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا» را و ادراک کرده اند «تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلائِكَةُ» را و  به وعده ی«أَلّا تَخافوا وَلا تَحزَنوا» راه امیر را خواهند رفت ودر انتهای جاده « وَأَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتي كُنتُم توعَدونَ » را به گوش جان خواهند شنید.

و باید از باب «وَ ذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْري تَنْفَعُ الْمُؤْمِنينَ» زمزمه کرد برایشان وعده های پروردگار را که «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ» و بشارت داد که «أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ»

باید بشارت داد که این ثانیه هایی که برایشان هر کدام به اندازه ی یک سال سپری شد ، روزی گره می خورد به ثانیه های شیرین و دلنشین ظهور! به سالهایی که هر سالش  به شیرینیِ گذشتِ یک ثانیه خواهد گذشت و شاید در آن روزها، امیربابای یسنا هم در رکاب موعود، بازگردد و چه خوش لحظه هایی خواهد بود که دوباره یسنا دسته گل به دست ایستاده باشد برای دیدار بابایش!

و همه ی اینها که گفتم دور از ذهن نیست، چرا که «رجعت» وعده ی الهی است و به یاری خدا تحقق خواهد یافت و امام زمان به همراه جمعی از شهدا بازخواهد گشت.

پس تا آن روز باید به برکت آرامش آیات وحی، دل متلاطم را آرام کرد و مدام زیر لب زمزمه کرد که :« الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَيْهِ رَاجِعونَ.  أُولَـئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَـئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُون»

و به یاری خدا چه زود این روزهای بی قراری و دلتنگی سپری خواهد شد و چه زود روزهای نورانی ظهور فراخواهد رسید. پس دعا کنیم برای زودتر آمدنش چرا که «الدعا یردّ القضاء ولو ابرم ابراماً»

معرفی و دانلود  آهنگ «قصه ی تو» هدیه به شهید امیرعلی هویدی 

نام آهنگ : قصه ی تو

آهنگ ساز و خواننده : امین آزاد

تنظیم : امید آزاد

میکس و مسترینگ: سعید عروج

تهیه کننده: محمدصفامنش

دانلود ترانه ی «قصه ی تو»

پاسدار شهید امیر علی هیودی،  اولین شهید مدافع دزفول در دوم آبان ماه ۹۴در دفاع از حرم اهل بیت(ع) در حلب سوریه به شهادت رسید و مزار منورش در گلزار شهدای شهیدآباد دزفول زیارتگاه عاشقان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا