بالانویس :
تصمیم گرفتم اگر خداوند و شهدا یاری کنند این ده روز دهه فجر، ده روز الف دزفول را به نام و یاد ۱۰ اسطوره و یا شهید دوران انقلاب اسلامی دزفول ، به روز کنم.
تا تقدیر چه باشد.
اسوه اول : آیت الله سید مجدالدین قاضی دزفولی(ره)
آیت الله قاضی از علمایی است که همزمان با اوج گیری نهضت وارد صحنه می شود و خیلی محکم می ایستدو نهضت را مدیریت می کند. او خانه و زندگی و توانایی خود را به طور کامل در اختیار انقلاب می گذارد.
نقش کلیدی آیت الله قاضی در دوران مبارزات به گونه ای است که گاه فرماندهان نظامی و امنیتی رژیم طاغوت برای خاموش کردن آتش نهضت ، ملتمسانه دست به دامن ایشان می شوند و یا اینکه با تهدید و ارعاب به ایشان اخطار می کردند که مردم را به آرامش دعوت کند و این بزرگمرد عرصه مبارزات هم به التماس ها و هم به تهدیدات آنها دست رد زده و قریب الوقوع بودن پیروزی انقلاب را گوشزد می کند.
از جمله اقدامات ایشان در جریان حمله انقلابیون به شهربانی و ژاندارمری در روز ۲۱ بهمن ۵۷ است که ایشان پیام می دهد و نیروهای رژیم دست از مقاومت کشیده و تسلیم می شوند.
وقتی برای پایین کشیدن مجسمه شاه با او مشورت می کنند و امکان درگیری را مطرح می کنند ، ایشان در کمال شجاعت می فرماید : «توکل ما بر خداست. شما بروید و کارتان را انجام دهید»
آیت الله قاضی در جمع تظاهرکنندگان
روزی با سرتیپ غفاریان (فرمانده وقت پادگان دزفول ) تماس می گیرد و می گوید :
«بیااین سگ هایت را از خیابان جمع کن. اگر این کار را نکنی روزی را خواهی دید که تو را توی یک گونی می گذارند و می اندازند جلوی پای من و آن موقع است که به من التماس خواهی کرد»
و این گفته آیت الله قاضی آن روز محقق می شود که پس از پیروزی انقلاب ، جوانان انقلابی دزفول ، سرتیپ غفاریان را گرفته ، داخل گونی می گذارند و می برند پیش آیت الله قاضی.
آیت الله قاضی رو می کند به سرتیپ غفاریان و می گوید :
«به تو گفتم به مردم ظلم نکن»
منبع :کتاب انقلاب اسلامی در دزفول ، غلامرضا درکتانیان
پس از نگارش :
داشتم رادیو دزفول را گوش می کردم که اعلام کرد ، امروز پنجشنبه سالروز رحلت آیت الله قاضی است. هنگامی که مطلب را نوشتم اصلا به این موضوع دقت نکردم.
شاید این هم از الطاف کریمانه این سید بزرگوار است به الف دزفول که در سالروز وفاتش میهمانمان شد.
