روزه داران شهید
-
خاطره شهدا
روایت هفتم: نامحرم بودیم. دست هایمان برای کمک بسته بود
بالانویس: پنجشنبه، ۱۷ خرداد ماه ۱۳۶۳ مصادف با هفتم ماه رمضان ساعت ۲۳:۵۰ دقیقه ، شهرستان دزفول باز هم…
بیشتر بخوانید » -
خاطره شهدا
روایت ششم: برادر چهارساله ام شهید شد
بالانویس: پنجشنبه، ۱۷ خرداد ماه ۱۳۶۳ مصادف با هفتم ماه رمضان ساعت ۲۳:۵۰ دقیقه ، شهرستان دزفول باز هم هدف…
بیشتر بخوانید » -
خاطره شهدا
روایت پنجم: مادر ، همه ی خوشبختی مان بود
بالانویس: پنجشنبه، ۱۷ خرداد ماه ۱۳۶۳ مصادف با هفتم ماه رمضان ساعت ۲۳:۵۰ دقیقه ، شهرستان دزفول باز هم هدف…
بیشتر بخوانید » -
خاطره شهدا
روایت چهارم : آنها پدر و مادر سه شهید شده بودند.
بالانویس: پنجشنبه، ۱۷ خرداد ماه ۱۳۶۳ مصادف با هفتم ماه رمضان ساعت ۲۳:۵۰ دقیقه ، شهرستان دزفول باز هم هدف…
بیشتر بخوانید » -
خاطره شهدا
روایت سوم: فرزانه ام تشنه بود! تشنه شهید شد!
بالانویس: پنجشنبه، ۱۷ خرداد ماه ۱۳۶۳ مصادف با هفتم ماه رمضان ساعت ۲۳:۵۰ دقیقه ، شهرستان دزفول باز هم هدف…
بیشتر بخوانید » -
یادهای ماندگار
روایت دوم : روایت آن پیرزن
بالانویس: پنجشنبه، ۱۷ خرداد ماه ۱۳۶۳ مصادف با هفتم ماه رمضان ساعت ۲۳:۵۰ دقیقه ، شهرستان دزفول باز هم هدف…
بیشتر بخوانید » -
خاطره شهدا
روایت اول : مادرم تکه تکه شد
بالانویس: پنجشنبه، ۱۷ خرداد ماه ۱۳۶۳ مصادف با هفتم ماه رمضان ساعت ۲۳:۵۰ دقیقه ، شهرستان دزفول باز هم هدف…
بیشتر بخوانید »