خاطره شهدافیلم
موضوعات داغ

چهل سال پیش از امروز ما گفت

مرور وصیتنامه تکان دهنده ی شهید علیرضا خراط نژاد + فیلم مصاحبه با شهید

بالانویس:

مدت هاست می خواهم از شهید علیرضا خراط نژاد بنویسم. بالاخره حق همسایگی دارد گردنمان. از اهل مسجد نجفیه بودنش که بگذرم، نام کوچه مان مزین به نامش است. اصلاً خانه شان در چند قدمی خانه مان است و روزی چند بار چشمم می خورد توی چشمش.

چندین بار از رفقایش خواستم برایم از او بگویند، اما باز مثل همیشه شد. اینکه بگویند چشم، اما خبری ازشان نشود. ( من روز حساب از برخی رفقای شهدا گله خواهم کرد، چرا که تکلیفشان را در گفتن از شهدا انجام نمی دهند و من بارها از دست برخی هاشان خون دل خورده ام.) امروز داشتم برای چندمین بار وصیتنامه اش را می خواندم. با خودم گفتم چه مطلبی زیباتر و پرمعناتر و معرفت افزاتر از وصیتش .

با خودم گفتم وصیت علیرضا را با دست خط زیبای خودش برایتان بگذارم، تا هم ببینید و هم بخوانید و هم تفکر کنید و هم قدری به خود بلرزید از حرف های تکان دهنده ی علیرضا.

تازه یک تکه فیلم هم از از او پیدا کردم که بعد از گذشت چهل سال دیدنی خواهد بود. هم برای رفقایش ، هم برای من و شما که او را ندیده ایم.

این پنجشنبه را بیایید و دل بدهیم به علیرضا. علیرضایی که با دغدغه ای عجیب ، چهل سال پیش از حال و روز امروز ما نوشته است.

 

چهل سال پیش از امروز ما گفت

مرور وصیتنامه تکان دهنده ی شهید علیرضا خراط نژاد

  فیلم مصاحبه با شهید که پس از ۴۰ سال برای اولین بار منتشر می شود

 

در وصیت نامه عجیب و تکان دهنده ی علیرضا نکات مهمی هست. ببینید:

منظورم بیشتر روی این بخش وصیت علیرضاست که دغدغه هایی دارد از آینده. انگار به دلش برات شده است که ما آن راهی را که باید برویم، نخواهیم رفت و از خدا می خواهد که در آینده دوباره او را برای شهید شدن برگرداند:

خدايا! ميداني كه چه مي كشيم ، پنداري كه چون شمع ذوب ميشويم ، ما از مردن نمي هراسيم،اما مي ترسيم بعد از ما ايمان را سر ببرند و اگر سوزيم هم كه روشنايي مي رود و جاي خود را دوباره به شب مي سپارد. پس چه بايد كرد؟ از يك سو بايد بمانيم تا شهيد آينده شويم و از ديگرسو بايد شهيد شويم تا آينده بماند ، هم بايد امروزشهيد شويم تا فردا بماند و هم بايد بمانيم تافرداشهيد نشود. عجب دردي! چه مي شد امروز شهيد مي شديم و فردا زنده ميشديم  تا دوباره شهيد شويم.آري همه ياران سوي مرگ رفتند در حالي كه نگران فردا بودند.

و همچنین اینجایی که به مسئولین توصیه هایی می کند، توصیه هایی که دقیقاً مشکل برخی از مسئولین امروز است و برای مسئولین خط و نشان هایی می کشد که دقیقاً موضوع فراموش شده ی مسئولین امروز است:

من از مسئولين شهرمان(دزفول) مي خواهم كه طبق قوانين قرآن با مردم رفتار كنند و به نيّتي ديگر دست به اموال بيت المال نزنند.تبعيض بين مردم قائل نشوند و بدانند كه هر چه دارند از اين خونها دارند ، خونهايي كه در راه خدا ريخته شده ، خونهايي كه با آن بايد اسلام در سرتاسر جهان سرافراز باشد.وبدانند كه هر خيانتي به اين مملكت كنند در آخر بايد جوابگو باشند. خوب مواظب خودتان باشيد.

کاش بیشتر سراغ این وصیت نامه ها برویم.  امام عزیزمان فرمود: « پنجاه سال عبادت کردید و خدا قبول کند، یک روز هم یکی از این وصیتنامه‌ها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید. » و یقیناً اسراری در این وصایا هست که امام مطالعه ی این آسمانی نوشته ها را در کنار پنجاه سال عبادت می آورد.

در ادامه تصاویری از شهید علیرضا خراط را تقدیم می کنم و تکه فیلمی که بعد از چهل سال برای اولین بار منتشر می شود:

و نهایتا این چند ثانیه فیلم به یادگار مانده از علیرضا که بعد از چهل سال دیدارها را تازه می کند

شهید علیرضا خراط نژاد ، متولد ۱۳۴۲ ، در مورخ ۲۶ اسفندماه ۱۳۶۳ در عملیات بدر و در منطقه شرق دجله به شهادت رسید. مزار مطهر این شهید والامقام در گلزار شهدای شهیدآباد دزفول زیارتگاه عاشقان است.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا