خاطره شهدا
-
آن شیرِ شجاعِ شورآفرین
آن شیرِ شجاعِ شورآفرین روایت هایی از شهید مسلم(حسن) شیرسیاه «حسن» اهل شهرستان دزفول بود و از طریق دوستش«شهید عبدالرئوف…
بیشتر بخوانید » -
عطر بهارنارنج
بالانویس: بارها و بارها تصویر نمازخواندن این بسیجی شهید ، توی جعبه آینه مزارش در شهیدآباد دزفول مرا به سمت…
بیشتر بخوانید » -
سیدکاظم
سیدکاظم روایت هایی از شهید سیدکاظم قلندری سیدکاظم سید کاظم، نوجوانی که با داشتن قدی رشید و محاسنی نورسته هرکسی…
بیشتر بخوانید » -
به دلم الهام شد منصور مال من نیست
به دلم الهام شد منصور مال من نیست روایت هایی از شهید منصور صبوئی پس از کمیل عادتش بود که…
بیشتر بخوانید » -
شیشه عطر غلامرضا
شیشه عطر غلامرضا روایت هایی از شهید غلامرضا زمانیان خواست خدا شهيد غلامرضا قبل از شروع جنگ فعاليت زيادي…
بیشتر بخوانید » -
روزه سکوت
روزه سکوت روایت هایی از شهید عبدالعلی نوروزی نوزارع تدارکات عبدالعلی در جبهه صالح مشطط راننده یک جیپ سیمرغ بود…
بیشتر بخوانید » -
از خیاط خانه تا کوره پز خانه
از خیاط خانه تا کوره پز خانه روایت هایی از شهید نادر نظرزاده از خیاط خانه تا کوره پز خانه…
بیشتر بخوانید » -
شاگردی که معلم شد
شاگردی که معلم شد روایت شهید محسن سلمان خاکسار تازه برای کلاس سوم راهنمایی ثبت نام کرده بود . برای…
بیشتر بخوانید » -
بهانه ای برای ماندن
بهانه ای برای ماندن روایتی از شهید محمود حسین نژاد دوازدهم فرو.ردين سال شصت ، با اينكه روز جشن ملي…
بیشتر بخوانید » -
یعقوب اما ایوب
یعقوب اما ایوب روایتی از جانباز شهید حاج یعقوب علیزاده هر دو پایم مجروح بود و توی بیمارستان آیت الله…
بیشتر بخوانید »