جور جهالت جاهلان و خیانت خائنان بر دوش شماست
تقدیم به عزیزان نیروی انتظامی و همه سربازان گمنام حافظ امنیت سپاه و بسیج
جور جهالت جاهلان و خیانت خائنان بر دوش شماست
تقدیم به عزیزان نیروی انتظامی و همه سربازان گمنام حافظ امنیت سپاه و بسیج
جور جهالت جاهلان و خیانت خائنان بردوش شماست
در هر برهه از زمان . . .
از جور جهالت برخی مردم عادی تا جور جهالت برخی مدیران رده پایین و بالای مملکت که دیگر برای برخی باید واژه «خیانت» را به کار ببریم نه «جهالت» که برخی هاشان یقیناً دانسته تیشه به دست گرفته اند برای زدن ریشه ی اعتقادات و مقدسات و آرمان های انقلاب و گاهی هم آسایش و آرامش مردم.
تکلیفتان و گاه تقدیرتان این است که زخم بخورید و زخم نزنید و سکوت کنید. سکوتی برای مصلحت. مصلحت هایی که عمدتاً قیمتش برای شما یا جراحت می شود و یا شهادت.
دری به تخته بخورد، چشم مردم به سوی شماست. نگاه مردم به اقتدارتان است و انتظارشان از شماست که به پشتوانه بودنتان ، امنیتشان وجود داشته باشد. از مرزها تا کوچه پس کوچه های شهر ها و روستاها!
ای مقتدران مظلوم!
و در نهایت هم مظلومانه کانون و سیبل همه ی فحش ها می شوید.
آسایش تان و آرامشتان دائماً قربانی آرامش مردم می شود و منتی هم روی کسی ندارید ، چون دانسته این لباس را پوشیده اید.
خوب می دانیم که با ناچیزترین حقوق ، خطرناکترین لحظه ها را باید تجربه کنید و اگر عشقی عجین با شغلتان نباشد، بخشیدن عطایش به لقایش همه جوره بهتر است. با این همه کمتر گلایه می کنید و برای امنیت جان و مال و ناموس مردمتان دل به دریاهای خطر می زنید و زخم می خورید تا پای مردمی که به عشقشان ایستاده اید، به سنگ هم نخورد؛ اما همیشه به ناحق هم انگشت اتهام و گاه ناسزاهای مردم هم به سمت شماست.
اگر سرقتی رخ می دهد، اگر به حریم و حرمتی تجاوز می شود، اگر امنیتی به هم می ریزد، اگر به چهاردیواری آسایش کسی تعرض می شود، اگر تجمع و اعتراض و فتنه ای رخ می دهد، اگر خودفروخته ها و داعشی های وطنی نقشه هایی در سر داشته باشند، اگر سلبریتی هایی که با پول همین مردم به گرگ تبدیل شده اند، حس خون آشامی شان گل کرده باشد و باطن کثیفشان را از پشت چهره جراحی کرده شان بیرون بریزند، باز همین شما هستید که باید برای تزریق آرامش بدون سلاح به برخی میدان ها بیایید. زخم ببینید و صبوری کنید و گاه به مصلحت هایی و یا از بابت قوانین دست و پاگیر استفاده از سلاح، بی خیال استفاده از آن شوید.
گلویتان را جلوی دوربین ها ببُرند، زنده زنده بسوزانندتان و زیر مشت و لگدها خُردتان کنند. اما باز برای حفظ نظام و انقلاب مجبور باشید ، آرام باشید و آرامش ببخشید.
چقدر سخت است جای شما بودن در ماموریت های نفس گیر. درآشوب هایی که کلیدش را منافین و خائنین خودی می زنند. در اوج غائله ها. اگر آرام باشید و فقط هدایت کنید، متهم به عرضگی می شوید و اگر به قصد مقابله با منافقین و خائنین حرکتی بکنید، متهم به مقابله با مردم.
سال هاست که جور جهالت جاهلان و خیانت خائنان بر دوش شماست. حالا می خواهد جاهلش و خائنش هر که باشد.
جور آنان که فضای مجازی را بدون صاحب و یله رها کردند، تا بستر هر اتفاقی باشد. از جریان های نفوذ تا قربانی شدن اخلاق و حیا و عفاف.
جور آنان که سالها در پشت مرزها خواب بدون تعبیر فروریختن انقلاب را می بینند تا جور آنان که در داخل هر جور خیانتی در فضای مجازی و حقیقی می کنند و کسی کاری به کارشان ندارد.
جور جهالت جاهلان و خیانت خائنان بر دوش شماست.
جور آن سلبریتی های دلقکی که مدام در قاب دوربین ها هستند و اگر صدا و سیما نبود معلوم نبود نوکر و کلفت کدام خانه بودند؟ یا شاید هم ضایعاتی می شدند و یا در پایین برره گدایی می کردند و حالا آدم شده اند برای ملت!
جور جهالت جاهلان و خیانت خائنان بر دوش شماست.
جور آن مدیرانی که به جای دانشمندان و نخبگان و جوانان سربلند این سرزمین، پای عنتر و دلقک ها را در قاب رسانه ها باز می کند و برای مردم الگوهای فاسد می سازند که فردا جور خریت هایی که همین دلقک ها می آفرینند، بر دوش شما بیفتد.
جور جهالت جاهلان و خیانت خائنان بر دوش شماست.
جور خیانت آنان که در کسوت ارشدترین مدیران این نظام تمام تلاش و همتشان را برای فروپاشی انقلاب کرده و می کنند و عمدتاً موزیانه و وقیحانه صبح های جمعه به آشوبی که روی دستتان ریخته اند ، می خندند.
نمی دانم این جور جهالت و خیانت کشیدن دیگران قرار است کی تمام شود. اما صبور باشید. مثل همیشه.
می دانیم و واقفیم که روزانه سروقامتانی از هم لباس هایتان به خاک و خون می غلتند و نام و نشانش حتی در قاب تلویزیون هم نمی آید. چون خون شما برای آنان که می دانم و می دانید نانی ندارد.
صبور باشید، با تمام زخم هایی که می خوردید.
می دانیم که در ماموریت های مختلف و برای حفظ امنیت این مرز و بوم جگر چه مادرهایی کباب می شود و چه فرزندانی یتیم می شوند و بعد تشییعی و تقدیری و دیگر هیچ و خانواده ای که با تمام مشکلات مادی و معنوی شان به فراموشی سپرده می شوند .
می دانیم هر بار که زمانی برای آسایش و آرامش و تفریح و سفر مردم فراهم می شود، همین شماها هستید که باید از خانه و زندگی تان بزنید ، تا امنیتِ روزهای خوب و شیرین ما را تامین کنید و هیچ گاه نام و نشانی از قهرمانی هایتان نیست و بجای شما ، همیشه دلقک های بی سوادی را نشان مردم می دهند که حتی حاضر نیستند توله هایشان را در کشور خودشان به دنیا بیاورند.
شمایی که قدر و قیمتتان کمتر شناخته می شود. کسی پای درد و دل های خودتان و خانواده هاتان نمی نشیند. خانواده هایی که تمام عمر و ساعات زیستنشان را باید در اضطراب و نگرانی به سر ببرند.
همسرانی که باید هر روز صبح مردشان را از زیر قرآن رد کنند و آیت الکرسی بخوانند و نگرانی بکشند تا دوباره شب سایه سرشان برگردد و یا در شیفت ها و پاس های شبانه دور از مهربان ترین چتر زیستنشان، شب را صبح کنند و شب ها کابوس فراق ببینند.
بچه هایی که همیشه به پلیس بودن بابایشان افتخار می کنند و اینکه بابایشان قهرمان است و پهلوان و همیشه با دزدها و قاچاقچی ها و منافین و مزدوران می جنگد، غافل از اینکه بابایشان برای مقابله با دزدها و قاچاقچی ها و فتنه گرهایی که امنیت مردم را به خطر می اندازند، گاهی به مصلحت و گاهی از ترس بازخواست ها و سین جیم ها و دادگاه ها و بازپرسی های متعدد، گاه نمی تواند حتی برای دفاع از خودش شلیک کند و گاه بابایشان برای همین شلیک نکردن، به او شلیک می شود و شهید می شود، با اینکه تفنگ دارد.
و فردا چگونه باید پاسخ همکلاسی هایش را بدهد که اگر بابایت قهرمان بود، پس چرا دزدها و منافق ها و . . . را نَکُشت. لابد بابایت از آنان می ترسید و اینجاست که گاهی قهرمان بودن بابایش را هم برایش خُرد می کنند و عین شیشه خُرده می ریزند روی زمین.
همه اینها را می دانیم. اما صبور باشید.
به حرمت اشک مادرهای شهید داده. به حرمت خون رفقای شهید مظلوم و گمنامتان!
صبور باشید و همچنان پناه و مامن امن مردم بمانید، حتی اگر قدر و قیمتتان را نشناسند.
صبور باشید چرا که ناخدای این کشتی انقلاب، دستش در دستان خداست و دوربین چشمان بصیرش افقی را می بیند که شاید ما نبینیم. صبور باشید و یقین داشته باشید با این گردخاک ها و بادها و طوفان ها ، این کشتی راهش را گم نمی کند و نهایتا به آن ساحلی که باید برسد می رسد.
صبور باشید و بدانید در هر موجی ، بسیاری از ترسوها و خودفروخته ها و بی ارزش ها از این کشتی به درون دریای فتنه خواهند ریخت و فقط ارزشمندها روی عرشه می مانند برای دیدن آن ساحل زیبا.
صبور باشید و یقین بدانید آنان که باید قدرتان را بدانند می دانند. از فرشتگانی که گاه مامور امداد شما هستند تا آدم هایی که جانشان هم برود ، عشقشان به ولایت و رهبر و نظامشان خدشه دار نمی شود.
از ما کاری جز خداقوت بر نمی آید و دست دعا برای سلامتی و عاقبت بخیری خودتان و خانواده هایتان.
به امید دیدار آن روزهای بی نظیر صبور باشید.
می دانیم جور جهل جاهلان و خیانت خائنان بر دوش شماست. می دانیم خون پاکتان در نقطه نقطه ی این آب و خاک عطرآفرین می شود و هزینه ی امنیت و آرامش آدم هایی می شود که برخی هاشان قدر و قیمت شما را نمی دانند، اما باز هم صبور باشید.
روزهای روشنی در راه هست.
چه زیباست آن لحظه هایی که خبردار ایستاده اید و به پهنای صورت اشک شوق می ریزید و در قاب دوربین های سراسر دنیا پرچم انقلاب از دست مردی صبور به دست مردی موعود تحویل داده می شود.
آن روزهای زیبا نزدیک است.
خداقوت، مقتدران مظلوم.!