با مسئولین
موضوعات داغ

این پل هنوز عطر عصمت دارد . . .

به بهانه اتفاقی تلخ که دل ها را جریحه دار کرد

بالانویس:

تعدادی از مخاطبان برایم کلیپ هایی ارسال کرده اند مربوط به نوروز امسال که در یکی تعدادی از دختران مشغول حرکات موزون هستند و  در دیگری تعدادی دختر کشف حجاب کرده به صورت مختلط روی پل قدیم و دقیقاً در محل شهادت بانوان شهیدمان در روز ۱۹ آذر ۱۳۶۰ مشغول رقصیدن و پایکوبی هستند.

به خاطر تبعات حقوقی از انتشار کلیپ ها معذورم. چون معمولاً و بر اساس تجربه های قبلی مان، با منتشر کننده و منتقد برخورد می شود نه آنانکه در کلیپ مشغول فعل حرام هستند.

اما خواستم در این مجال به خاطر این اتفاق نادر ، از تمامی مسئولین دزفول تشکر و قدردانی کنم. دست همه مسئولین درد نکند. بسیار ممنون و سپاسگزاریم از تمامی عزیزانی که به هر ترتیب با ترک فعل ، باعث و بانی این اتفاق هستند.

 

 

این پل هنوز عطر عصمت دارد . . .

به بهانه اتفاقی تلخ که دل ها را جریحه دار کرد

هنوز روی نرده های آهنی این پل جای ترکش هایی وجود دارد که پیکر دختران مظلوم و نجیب و عفیف این دیار را تکه تکه کرد.

پیکر عصمت پورانوری را، مرضیه بلوایه را ، ناهید و آذر کلابی و . . .  سایر بانوانی که پیکر چادرپیچشان افتاد روی سنگفرش های این پل و خونشان جاری شد. جریانی که تا هنوز تداروم دارد.

خشت خشت این پل هنوز یاد آن تشییع های پرشکوه شهدا را به یاد دارند و پیکر جوانانی را که تمام آرزوهایشان را با خودشان بردند زیر خاک برای اینکه دشمن نگاه چپ به ناموس این سرزمین نداشته باشد. آن تشییع جنازه های چندهزارنفری که جای سوزن انداختن روی پل نبود.

هنوز تک تک سنگفرش های پل یادشان هست که عصرهای پنجشنبه ، بوسه می زدند به کف پای مادران شهیدی که علاگه به دست می رفتند روی مزار شاخ شمشاد شهیدشان.

تمام سنگریزه های این پل یادشان نرفته است جوانانی را که نیمه شب ها از روی پل می گذشتند تا برسند به مزار رفقای شهیدشان و با آنها هم صحبت شوند. همان جوانانی که چندی بعد تابوت هایشان از روی همین پل ، همان مسیر را طی طریق می کرد.  

اصلا این پل را مردم پیش از اینکه به باستانی بودنش بشناسند، به تقدسی می شناسند که با حضور و وجود شهدا گرفته است. با عصمت ، با ناهید ، با خون ، با عطر حجاب و با مادران علاگه به دست شهدا.

 

خواستم در این مجال از تمامی مسئولین دزفول ، از صدر تا ذیل تشکر و قدردانی کنم.

اجر و مزد شما ان شالله باشد با شهدایی که خونشان ریخت روی سنگفرش های همین پل و مادرانی که یک عمر لنگان لنگان و علاگه به دست از روی این پل رفتند تا زائر مزار فرزند شهیدشان باشند و جوانانی که تابوتشان روزی از روی همین پل تشییع شد تا بهشت.

 

چه زود مشهد شهدایمان و معبر تابوت های مقدس جوانانمان وگذرگاه مادران شهیدداده مان تبدیل شد به محل رقص و عیش و نوش و عشرت وعشق و حال دخترکان کشف حجاب کرده!

چه زود ریشخند کردند تمام اعتقادات و مقدسات مان را و چه زود روی فرش خونین بانوان عفیف و نجیب شهید شهرمان رقصیدند.

دم همه تان گرم.

نوشته های مشابه

‫۱۰ دیدگاه ها

  1. چقدر زود به این گفته شهید بیدخ رسیدیم: حس ميكنم فرداها در راه ها وقتي زمان گذشته را از ياد مي برد و آينده فراموشكده گذشته ميشود شهيدان از ياد ميروند…

  2. سلام
    کاش مسئولان فرهنگی شهر بجای آزاد گذاشتن هرزگی ،به بهانه نوروز ومسافران نوروزی،حداقل یک تابلواز آن تشییع مرگبار شهدا را درکنار تابلوی میراث به اصطلاح فرهنگی نصب میکردند شاید غیرت یک نفر بادیدن عکس آن روزهای سخت،تکان می خورد ولی افسوس که گویا خوابی عمیق آنها را فراگرفته که فکر نکنم با لگد دشمن نیز بیدار شوند.

  3. به نظرم مسئولان دلسوز باید یک بررسی و‌تحقیقی درباره نفوذ بهاییت در مراکز تصمیم گیر فرهنگ و آموزش و‌پرورش از دهه هفتاد تا الان انجام دهنداین حجم کار ضد فرهنگی‌به بهانه کار فرهنگی کاملا غیر طبیعی است……..

    و‌اما برای کسی که هنوز دنبال رد خون عصمت روی سنگ‌ فر شهای پل است دیدن این حرکات خار در چشم و‌استخوان در گلوست…..
    فقط دعا میکنم خودمان و‌نسلمان از این مصیبتگاه فرهنگی جان سالم به در ببریم.
    فقط دعا میکنم جوانانی که غافلانه در این‌وادی سیر میکنند هر چه زودتر برگردند.
    و فقط دعا میکنم خدا ما را از شر بدمستی قدرت بعضی از مسئولان حفظ کند

    اللهم انا نشکوا الیک

    1. جناب آقای دکتر موجودی
      سلام
      ضمن احترامی که برای شما قائلم اما باید بدانید که بیش از چهارده قرن است که ایرانی‌ها هم شادی داشته‌اند و هم عزاداری محرم. انکار این سنت‌ها و قراردادن‌شان در مقابل یکدیگر آن هم به اسم پاسداشت شهدا یک بی‌سلقیه‌گی زیان‌بار است شاید شما نمی‌دانید چه کار خطرناکی در حیطه‌ی اجتماع میکنید کاری که صدبرابر مخرب‌تر از آن دخترانی‌ست که روی پل رقصیده‌اند با بهانه‌ی پررنگ کردن قداست شهدا، شما اجازه ندارید سنت‌های شادمانه‌ی یک جامعه را کوچک بشماربد،حتی اگر به مذاق شما خوش نیاید اینگونه استدلال‌های امثال شما، ایرانی‌ها را به مسیر خطرناک انتخاب این یا آن کشانده است. انتخابی که قطعا نتیجه‌اش باب میل شهدا نیست.

      1. هیچ کس با شادی مخالف نیست
        شادی به نوعی حتی دستور اسلام است
        اکثر شهدای ما هم آدم های شاد و خوش مشربی بودند

        اما شادی با بی بند و باری و هنجار شکنی و حرمت شکنی و هرزگی تفاوت دارد.
        باید انسانها مرز شاد بودن را با بی بند و باری و حرمت شکنی رعایت کنند یا خیر ؟
        شما به شادی حلال و حرام اعتقاد دارید یا نه ؟
        مثلا مشروب خوردن برای شاد بودن را می پسندید؟
        یا خیلی حرام های دیگر را؟

        ملاک دستورات اسلام و مبانی دینی است.همان که دلیل رفتن شهدا بود

      2. با سلام خدمت سید عزیز.
        احتراما از کدام سنت ۱۴۰۰ ساله صحبت میکنید؟ کدام سنت و فرهنگ ایرانی اسلامی رقص زن و‌دختر را جلوی نامحرم را هنجار می داند؟ اصلا چه کسی گفته تنها نشانه شاد بودن انسان رقص در انظار است؟
        این متن دکتر شاید تلنگری برای مسئولین در جهت پایان بی برنامگی فرهنگی و جهت دهی فرهنگی باشد و شاید تلنگری به نسلی که از گذشته اش هیچ‌نمیداند.
        به نظر بنده این اتفاق نه از روی عناد جوانان با شهدا بلکه از روی غفلت وناآگاهی آنها، خواب بعضی از مسئولان وخیانت برخی دیگرشان اتفاق افتاده است.
        پیروز و شاد باشید

  4. با سلام
    واقعا آدم با دیدن و شنیدن این حجم از گستاخی و هنجارشکنی و بی حیایی و بی غیرتی قلبش به درد می آید و نمی داند به کجا شکایت بِبَرد.
    در این شعار پرهیز از دوقطبی شدن جامعه انگار مسئولین هم قسم شده اند متدینین را منزوی کنند و همه چیز به کام هنجار شکنان باشد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا