تاریخ‌نگاری

آمده بودید که بمانید ؟

به بهانه ی سالروز آزادی خرمشهر

آمده بودید که بمانید ؟

ما گفتیم:«خرمشهر»

شما آمدید و گفتید:«محمره»

آمدید جلو دوربین ها و با افتخار باد انداختید توی غبب وگفتید: «آمده ایم که بمانیم»

و روی دیوار های خرمشهر هر جا که دستتان رسید نوشتید : «جئنا لنبقی»

 ما گفتیم : «خونین شهر»

شما گفتید: «محمره»

و ما امامی داشتیم که گفت : «چه بکشید و چه کشته شوید ، پیروزید » و گفت: «من دست و بازوی شما را می بوسم»

ما هم شادمان از آن بوسه ، توکل کردیم به خدا و خواندیم : «و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی» و اعتقاد داشتیم که حق بر باطل پیروز می شود.

و باز گفتیم «خونین شهر»

و شما هنوز میم «محمره » توی دهانتان بود که دست ها را بردید بالا برای تسلیم شدن

برخی هاتان وقت نکردند حتی این «جئنا لنبقی» ها را پاک کنند از روی دیوار

تا سند ذلت تان نباشد

و هرچند آمده بودید که بمانید اما نمی دانم چرا پوتین ها را درآوردید تا سبک تر پا بگذارید به فرار

و حتی وقت نکردید ، کلاه تان را که روی زمین افتاد، بردارید.

و آنگاه بود که ما شادمانه فریاد زدیم :

«خرمشهر ، شهر خون ، آزاد شد»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا