با مسئولینتاریخ‌نگاری

خورشیدِ شهید

به بهانه ی یک بهانه ی تلخ

 این تصویر سنگ مزار مردی است که ۱۴ شبانه روز با بخشی از روایت زیستنش ، گریستیم.
«غلامحسین خورشید»
مردی که تا بود شناخته نشد و وقتی هم که رفت انگار غربتش قرار است دنباله دار باشد
مردی که ده سال در زندان های رژیم بعث عراق زجر کشید و  وقتی با آن همه زخم برگشت، جراحاتش لحظه ای دست از سرش بر نداشتند تا آسمانی اش کردند.
جانباز ۵۰ درصدی که ۱۰۰درصد  زندگی اش را برای آرامش کسانی تقدیم اسلام و انقلاب کرد که پشت میز بنشینند و  طلبکارانه به دردهایش توجهی نکنند.

اگر برایتان سوال است که چرا بر سنگ مزار چنین مردی که روایت زخم هایش را چهارده شبانه روز خواندید، به جای «شهادت»  ، نوشته اند «وفات» ، از من نپرسید!  قلم من توان نگارشش را ندارد!

بروید از آنان بپرسید که می گویند: « ما باید تشخیص بدهیم که چه کسی شهید است و چه کسی شهید نیست!»
اما غلامحسین خورشید به استناد آیه «ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا…» برای ما تا قیام قیامت «شهید غلامحسین خورشید» خواهد بود.
و حالا که در سالروز بازگشت پیروزمندانه حاج غلامحسین خورشید و سایر آزادگان سرفراز این مرز و بوم هستیم، عصر امروز پنجشنبه ، بر مزارش در قطعه ی  صالحین شهیدآباد حاضر می شویم و با اشک و بغض آرام زیر لب می گوییم: «مسافر عزیزِ شهیدمان» سالروز بازگشتت مبارک باد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا