بالانویس ۱:
در بالانویس پست قبلی گفتم : «هر کس بی انصافی را به خودش گرفت به جای اینکه دنبال من باشد تا گوشم را بپیچاند، برود و کاری بکند. راهی بیاندیشد» اما انگار برخی هنوز دنبال پیچاندن گوش من هستند. این را از پیامک های سرشار از تهمت و افترایشان فهمیدم.اما باز هم در پاسخشان سکوت می کنم و فقط از شهدا دفاع می کنم.
بالانویس ۲ :
هدف از انتشار پست قبلی که اولین انتشارش، به سه سال پیش مربوط می شود، فقط یادآوری وعده های فراموش شده مسئولین و اثبات ماست مالی کم کاری ها بود، تا گمان نکنند زمان آن را با خود برده است و این شهدای مظلوم از یادها رفته اند.
هدف این بود تا همه دوستان بدانند ، مسئولین و متولیان امر هیچگاه به دنبال این نیستندکه برای این بی انصافی در حق این شهدای گمنام کاری بکنند و یا دنبال چاره ای باشند و هیچ طرح و برنامه ای برای تغییر این روند جاری ندارند،که اگر می بود سه سال مدت زمان کمی برای عمل کردن به این وعده ها نبود.
پس نتیجه اخلاقی این می شود که چشم به مسئولین نداشته باشیم تا دوباره بیایند و هزار دلیل و برهان برای توجیه عمل نکردن به وظیفه شرعی ، قانونی و اخلاقی شان بیاورند و صدالبته مراد از «مسئولین» فقط مسئولین مرکز فرهنگی دفاع مقدس نیست. چون یادمان ها در هر شهری باید به صورت هیات امنایی متشکل از نهادهای دولتی شهراداره شود. نتیجه اینکه باید خودمان فکری برای این یادمان بکنیم.
میهمان نوازی به سبک مسئولین دزفول
(فصل دوم- انتقادات + تصاویر)
در این فصل از پرداختن به مسئله یادمان، به بررسی و تحلیل عیوب و اشکالات یادمان از دید این حقیر پرداخته و چون انتقاد به تنهایی موثر و کارآمد نیست ، به یاری خدا در پست بعدی کلیه پیشنهادات خود را ارائه خواهم کرد و البته از خوانندگان عزیز الف دزفول خواستارم اگر نقص و انتقادی نسبت به یادمان دارند ، حتما در بخش نظرات ثبت کنند و از مسئولین امر می خواهم، دلسوزانه و بدون جبهه گیری مسئله را پیگیر شوند.
۱- اولین مشکل، محل دفن این شهدای عزیز است که با انتخاب محلی دور از میادین و مبادی اصلی شهر، باعث مهجور ماندن یادمان گردیده است و می شد محلی همانند میدان شیخ انصاری دزفول (پارک روبروی سینما بهمن)، که هم مشکل روشنایی ندارد و هم دارای فضای سبزی زیبا و محوطه ای بزرگ است و هم در ورودی اصلی شهر قراردارد را انتخاب کرد. آنجا حتی یک یادمان ساخته شده است که فلسفه وجودی آن را هنوز نمی دانم.
میدان شیخ انصاری دزفول
۲- بعد از دفن این شهدا متولی رسیدگی به این محل مبارک، مشخص نبود و حل مشکلات موجود را هر ارگانی به گردن دیگری می انداخت به گونه ای که اکثر مراسمات را مردم برگزار کردند، در صورتی که طبق آیین نامه مرکز حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس، برای دفن شهدای گمنام، می بایست اولا محل دفن با نظر هیئت امنایی متشکل از فرماندار ، امام جمعه ، بنیاد شهید ، سپاه و دیگر مسئولین تعیین و در بازه زمانی چند ماهه ، یادمان تکمیل می شد و امورات آن به صورت هیات امنایی اداره می شد.
۳- عدم ساخته شدن یادمان این شهدای والامقام پس از چندین سال، باعث به فراموشی سپرده شدن این عزیزان شهید گردید که تکمیل سریع یادمان امکان داشت این مهجوریت را فراهم نیاورد.
۴- یادمان ساخته شده به دلیل قرار گرفتن در طرح توسعه مرکز فرهنگی دفاع مقدس، قربانی کارهای عمرانی مرکز دفاع مقدس گردید که می شد به مسئله یادمان جدای از توسعه مرکز اندیشید و بجای کارهای عمرانی ،کار فرهنگی کرد و رسیدگی به یادمان ، منوط به تکمیل توسعه باغ موزه دفاع مقدس نمی شد که سیزده سال این شهدا را مهجور و گمنام تر نماید.
باید محوریت توسعه آنجا ، یادمان شهدا می بود که به نظر حقیر در فضا سازی باغ موزه، این محوریت رعایت نگردیده است.
۵- از سوی ارگان ها و مراکز فرهنگی و مذهبی کمتر مراسماتی در آن محل برگزار گردید تا یادمان به یک محل شاخص در شهرستان تبدیل گردد و کم کم همان کمتر مراسمات هم به دلیل امورات عمرانی باغ موزه تعطیل گردید.
۶- عدم روشنایی مناسب و عمدتا تاریکی مطلق یادمان باعث گردید بهره مندی از این محل در شب ها کاملا غیر ممکن گردد و عدم وجود نگهبان باعث حضور معتادین و محل تجمع اراذل و اوباش گردد که این مسئله می توانست با هزینه ای اندک و روشنایی کامل و وجود نگهبان مرتفع گردد نه اینکه در برهه ای از زمان حتی شب ها درب ورودی یادمان کاملا بسته شود.
تاریکی آن روزهای یادمان که امروز فقط یک چراغ سبز اضافه شده است
۷- در اثر بی دقتی مسئولین امر سنگ مزارها در محلی غیر از محل دفن شهدا قرار گرفت که در تصویر زیر محل دفن و محل سنگ مزار ها مشخص است.
۸- سنگ مزارها با کج سلیقگی انتخاب و بدون هیچ طرح هنری خاص و بدون ذکر مشخصاتی مانند سن شهدا ، عملیاتی که در آن به شهادت رسیده اند و نیز محل شهادت ، در قطعی کوچک انتخاب و در محل اشتباه نصب گردید که ای کاش مانند سایر یادمان ها اندکی هنر و دقت بکار گرفته می شد.
سنگ مزار شهدای گمنام بوشهر
سنگ مزار شهدای گمنام دزفول
۹- در محوطه سازی باغ موزه ، محور قرار دادن محل یادمان مورد نظر قرار نگرفت و یادمان ، پشت چندین دیواره و تانک و ادوات باغ موزه تا حدودی محو گردید که به گمان حقیر بزرگترین اشتباه در طراحی محوطه همین محو شدن یادمان بود و این موضوع که تانک ، چه ارتباطی با فرهنگ دفاع مقدس دزفول دارد، بماند. معمولا وسیله ای را توی موزه می گذارند که خارج از موزه نتوان دید. حالا فلسفه وجودی تانک را دیگر من نمی دانم. تصویر زیر را ببینید:
۱۰-پس از تکمیل نسبی محوطه سازی ، هیچگونه رسیدگی به وضعیت یادمان صورت نگرفته است که این خود بزرگترین قصور و تقصیر از جانب مسئولین امر است به گونه ای که بخش هایی از یادمان از بین رفته است و متولیان امر باید در این خصوص تصمیماتی بیاندیشند. تصاویر زیر را ببینید:
یادمان شهدای دزفول -۱۳۹۳
۱۱- دوستان مرکز فرهنگی دفاع مقدس اعلام کردند که طرح جدیدی برای یادمان قرار است ، اجرا شود به این معنی که یادمان حاضر تخریب و یادمان جدید ساخته شود که این امر با وضعیت فعلی بودجه مرکز فرهنگی دفاع مقدس غیر ممکن به نظر می رسد و ترس از این وجود دارد که همین یادمان هم از بین برود.پس بهتر است بر اساس وجود همین یادمان طرح و ایده داد و به فکر طرح جدید نبود.
۱۲- هیچگونه امکانات رفاهی همچون سرویس بهداشتی ، آبسرکن و حتی چند کتاب دعا و مفاتیح و قرآن و مهر و سجاده در محل برای استفاده مردم قرار نگرفت که همین امر بزرگترین دلیل عدم استقبال مردم از محل گردید.
در صورتی که با یک مقایسه اندک بین یادمان شهدای اندیمشک که با دارا بودن فضاي سبز مناسب ، نمازخانه ، سرويس هاي بهداشتي ، پاركينگ ، سالن اجتماعات ، فروشگاه ، شمع خانه ، سقاخانه و . . . به یکی از محوری ترین محل های بازدید راهیان نور تبدیل شده است ، می توان تفاوت را دریافت.
یادمان شهدای گمنام شهرستان اندیمشک
۱۳- البته از سویی دیگر می شود این انتقاد را از مردم مهمان نواز دزفول هم داشت که با وجود کوتاهی غیرقابل بخشش مسئولین در رسیدگی و مهیا کردن فضایی آرامش بخش در یادمان؛ کمتر بیاد این شهدا هستند و کمتر به این عزیزان سر می زنند.
۱۴- وآخرین نکته اینکه طی این مدت اگر کسی از این مشکلات انتقادی می کرد و یا مطلبی در رسانه ها می نگاشت، مسئولین امر بجای به خود آمدن و عذرخواهی و تلاش مضاعف ، منتقد را به سیاه نمایی ، یکسونگری ، تعمد و بی انصافی محکوم کرده و با دوختن زمین و زمان به هم و گل آلود کردن آب، صورت مسئله را محو می کردند که نمونه اش در پست قبل مشاهده فرمودید.
در پایان فصل مربوط به انتقادات دوباره تاکید می کنم که هدف پرداختن به این موضوع ، به یاری خدا خیر است و علاوه به نقد به مردم و مسئولین و سپس ارائه راهکار ، سعی در رفع این مشکلات داریم.
بیاری خدا در پست بعدی به ارائه پیشنهاد می پردازیم.