تاریخ‌نگاری

از گردان بلال تا رزق حلال

چند سطری برای شهید خدمت آبفای دزفول سعید جودکی

 

از گردان بلال تا رزق حلال

چند سطری برای شهید خدمت آبفای دزفول سعید جودکی

«خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریداری کرده، که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد؛ (به این گونه که:) در راه خدا پیکار می‌کنند، می‌کشند و کشته می‌شوند؛ این وعده حقّی است بر او، که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده؛ و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اکنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدی که با خدا کرده‌اید؛ و این است آن پیروزی بزرگ!»

این آیه ۱۱۱ سوره ی توبه است که در وصف شهید و شهادت بارها و بارها از آن سخن به میان آمده است. بزرگی در شرح این آیه نکته ی ظریفی را اشاره کرد که من هیچ گاه طی این سال ها متوجه آن نشده بودم.

ایشان می گفت: هر گاه از این آیه سخن به میان می آید دل ها به سمت شهدایی می رود که در میدان نبرد جان خویش را تقدیم کرده اند. اما در این آیه خدا می فرماید: «می کشند» و «کشته می شوند». آنان را که کشته شدند که تکلیف مشخص است و جایگاه معین. همانان که « عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» هستند و « فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ » ، اما کمتر کسی نیم نگاهی دارد به واژه ی «می کُشند»

این عالم بزرگوار می فرمود: بسیاری از آنان که جان در طبق اخلاص گرفتند و از جان گذشتند و تا حوالی مرگ پیش رفتند و در نبردی جانانه کفار را به زانو در آوردند ، اما زنده برگشتند هم در این معادله و این معامله صدق می کنند. به شرطی که بر همان عهدی که بودند مانده باشند و مسیر حرکت را عوض نکرده باشند. اگر اینچنین باشد این آیه وصف حال آنان هم هست.

در واقع اینان می شوند همان «وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِيلًا» کسانی که در واقع «يَستَبشِرونَ بِالَّذينَ لَم يَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم أَلّا خَوفٌ عَلَيهِم وَلا هُم يَحزَنونَ» در خصوص آنان است.

همه ی اینها را گفتم تا برسم به رادمردی که سال ها در جبهه های نبرد حق علیه باطل جنگید. جان در طبق اخلاص گرفت و راهی شد با بچه های بلال.

بارها در میدان نبرد و در موشکباران های متعدد دزفول مجروح شد، اما هیچ گاه راه بنیاد را در پیش نگرفت و درصدهای جانبازی اش را با معشوق ابدی و ازلی اش معامله کرد.

پهلوانی که  بعد از جنگ ، دنبال آن نبود که از بابت زخم هایش نان بخورد و از پله ی سوابق جبهه اش بالا برود . دستش را گذاشت روی زانویش و یاعلی گفت و چسبید به کار و نانش را از لابلای سختی ها و مشقت ها و عرق ریختن های شبانه روزی اش درآورد. نانی که اگر کم و زیاد داشت، اما عطر حلال بودنش می ارزید به تمام سفره های رنگارنگ عالم.  

مردی که گذشت سال ها ، هیچگاه از عشق و علاقه اش به اهل بیت(ع) و رفقای شهیدش کم نکرد، بلکه روز به روز عاشقانه هایش عمیق تر و زیباتر می شد. و این را از اشک هایی که در چشمانش هنگام بردن نام حسین(ع) حلقه می زد، به وضوح می شد فهمید. آخر کسی که عقلش، عاشق شده باشد ، عشقش روز به روز عاقل تر می شود و ثمره ی این عشق عاقل شده چیزی جز پرواز نخواهد بود. از جنس همان پروازهایی که در میدان نبرد اتفاق می افتاد.

«سعید جودکی» را می گویم. همان مرد همه فن حریف آبفای دزفول که سال های سال در راه خدمت به همشهریانش در جبهه ای متفاوت تر از آن میدان های نبرد حق علیه باطل جنگید  و مگر نه اهل بیت(ع) فرمودند : «اَلکادُّ عَلَی عِیالِهِ کَالْمُجاهِدِ فی سَبیلِ اللهِ» کسی که برای اداره زندگی خانواده‌اش تلاش می‌کند، مانند کسی است که در راه خدا جهاد می‌کند.

و مگر نه آیت‌الله فاضل لنکرانی می‌فرمود: «من ۵۰ سال است دارم اسلام می‌خوانم. بگذار خلاصه اش را برایت بگویم: واجباتت را انجام بده؛ به جای مستحبات، تا می‌توانی به کار مردم برس؛ کار مردم را راه بینداز. اگر قیامت کسی از تو سئوال کرد، بگو فاضل گفته بود»

و اینجا کسی که سال ها سابقه ی مجاهدت داشته است، در جبهه ای دیگر همان مجاهدت را تداوم داده است. مجاهدت در مجاهدت و کسی هست که بگوید سعید در راه خدمت به مردم کم گذاشت؟ کسی هست بگوید کم کاری کرد؟

نه! مگر می شود کسی که روزی برای این مردم جان را در کف دست گرفته است و هنوز بر آن آرمان ها مانده است، برای مردم کم بگذارد؟

و «سعید جودکی» در این ایام «درخانه بمانیمِ» مردم، برای آسایش آنان در خانه نماند و حین عملیات تعویض الکتروپمپ چاه داخلی اداره مرکزی آبفا دزفول بر اثر سقوط از ارتفاع اتاقک چاه دچار حادثه شد و رفت به همانجا که سال ها پیش باید می رفت.

او اگر آن روزها می رفت شهید بود و امروز هم رفتنش از دیدگاه مردم و آسمانی ها چیزی جز شهادت در راه خدمت به خلق خدا نیست. ما به حرمت این همه سال مجاهدت ، او را شهید خدمت، «شهید سعید جودکی» نام خواهیم نهاد. او دنبال پرونده و درصد نبود و حالا هم یقینابین زمینی ها پرونده ی شهادت نخواهد داشت. اما دعا می کنیم که پرونده ی آسمانی اش را خداوند مهر شهادت بزند و همنشین و هم رتبه و هم طبقه ی شهدا باشد.

خدانگهدارت باشد، «شهید سعید جودکی» و دعای شهدا پشت و پناهت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا