معرفی اسوه‌ها

زنی که مردانه ایستاد

تجلیلی از چهره ی ماندگار پزشکی دزفول دکتر اورورا باتارا

حکایت مقاومت مردم دزفول و ایستادگی هشت ساله ­شان زیر موشک­های ۱۲ متری دشمن ، حقیقتی است که اگر چه برخی ها خواسته یا ناخواسته به دنبال محو آن هسستند ، اما همیشه ماندگار خواهد بود.

این که مردمی ببینند عزیزانشان پیش چشمشان تکه و پاره می شوند، اینکه ببینند خانه هایشان ویران می شود، اینکه ۲۶۰۰ شهید را بر شانه های شهر تشییع کنند ، اما باز هم بمانند و شهر را ترک نکنند تا پشتوانه ای عظیم برای فرزندانشان باشند که در میدان های نبرد می جنگند، روایت ساده ای نیست!

در این میان اگر کسی دزفولی نباشد و بماند ، مهم است. خوزستانی نباشد و بماند مهم تر و اگر ایرانی نباشد و بماند آنجاست که باید نشست و کنکاش کرد که چه عِرق و غیرتی است که او را نگه داشته است در خاکی که ریشه در آن ندارد!

در دوره ای که بسیاری از آقاها و آقازاده ها با اینکه خانه هایشان مثل دزفول در تیر رس موشک ها قرار ندارند، فرار می کنند از ایران ( شما بخوانید می روند دنبال تکلیف شان که درس خواندن است)  یک غیر ایرانی بیاید و دقیقاً وارد مرکز هجوم دشمن شود و آنجا بماند، جای تعجب دارد و جای تأمل و حالا اگر این غیر ایرانی زن باشد، باید بیشتر تعجب کرد و اگر این زن پزشک باشد، دیگر حرفی برای گفتن نمی ماند. باید تجلیل کرد از این شیرزن ، زنی که مردانه می ماند، تا با تعهدی که دارد، تخصصش را در راه خدمت به مردمی به کار گیرد که هر روز زیر توپ و موشک­های عراق تکه تکه می شوند .

آن غیرتی را که آن آقاها و آقازاده ها ندارند ، این زن دارد و این شجاعت و جسارت و تعهدی را که این زن دارد، آنان ندارند.

«اورورا باتارا » در سال ۱۳۲۹ در مانیل کشور فیلیپین متولد می شود و پس از اخذ مدرک پزشکی عمومی از دانشکده پزشکی مانیل قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، وارد ایران شده و به عنوان اولین پزشک فیلیپینی در دزفول طبابت خود را آغاز می­کند.

با شروع جنگ تحمیلی و موشکباران دزفول ، در خانه های سازمانی بیمارستان یازهرا(س) دزفول ساکن می شود و  به همراه مردم شهر را ترک نمی کند و به مداوای مجروحین می پردازد به گونه ای که به اعتراف بسیاری از پرستاران و پزشکان، هنگام موشک باران ها و عملیات ها، هفته ها بیمارستان را ترک نمی کند و مشغول خدمت رسانی به مجروحین و مصدومین حملات موشکی  می شود و هر بار که از او می پرسند، چرا به کشور خود بر نمی گردد، اظهار می کند:«کشور من ایران است و من به دزفول و دزفولی ها علاقه دارم!» و با اینکه هیچ قوم و خویش و آشنایی نه در دزفول که حتی در ایران هم ندارد، اما همیشه می­گوید:«شما بستگانم هستید!»

مهربان است، دلسوز و متعهد و البته به معنای واقعی انسانیت را می شناسد و «انسان» است.

دکتر باتارا به عنوان اولین پزشک بخش دیالیز در دو نوبت صبح و عصر سال های سال  در بیمارستان افشار دزفول به بیماران دیالیزی خدمت می کند و کار مداوای مجروحین و مصدومین را نیز به همراه سایر پزشکان دنبال می کند.

او همزمان، دوران رزیدنتی اش را در رشته داخلی بصورت مکاتبه‌ای و حضوری در دانشگاه مانیل ادامه داده و بورد تخصصی را از آن دانشگاه دریافت می کند.

پس از پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نیز حاضر به بازگشت به فیلیپین نمی شود و کار طبابت را در دزفول دنبال می کند و بیش از ۴۰ سال از عمر طبابتش را در دزفول گذرانده و در سال ۹۴ به عنوان «چهره ی ماندگار پزشکی » از ایشان تجلیل می شود.

«دکتر اورورا باتارا» یک قهرمان است. یک قهرمان بومی و شاید یک قهرمان ملی! کسی که در سخت ترین شرایطی که لحظه به لحظه جانش در خطر بود، دزفول را ترک نکرد و تا توان داشت به مردم دزفول و به مصدومین و مجروحین جنگ خدمت کرد.

«دکتر اورورا باتارا» ۴ اردیبهشت امسال دارفانی را وداع گفت و پس از طی تشریفات اداری و اجازه رسمی خانواده اش، فردا پنج شنبه ، در دزفول مشایعت و در جوار ملکوتی شهدای موشکی دزفول ، شهدایی که روزی شانه به شانه شان در شهر مقاومت و خدمت می کرد، به خاک سپرده می شود.

 و اما بر ما دزفولی هاست که این شیرزن را که حقیقتاً مردانه در کنار مردم دزفول ماند و خدمت کرد ، چونان یک قهرمان بدرقه کنیم و به پاس بیش از ۴۰ سال خدمت صادقانه اش به دزفول، ارج نهیم.

وعده ی ما فردا پنج شنبه ساعت ۹ صبح از بیمارستان افشار دزفول به سمت گلزار شهیدآباد

حضور مردم در این مراسم در واقع تجلیل از یک شیرزن قهرمان است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا