دستنوشته ای منتشر نشده از عارف شهید سیدرضا پورموسوی
انتشار برای اولین بار پس از 36 سال
دستنوشته ای منتشر نشده از عارف شهید سیدرضا پورموسوی
انتشار برای اولین بار پس از ۳۶ سال
تصویر حاضر دستنوشته ای است از عارف شهید سیدرضا پورموسوی در خصوص شوخی و عیب جویی بیجا
دستخط سیدرضا در حالت چرکنویس و نوشته های معمولی ، با حالتی که قصد خوشنویسی و نوشتن متنی با خطاطی داشتند فرق میکند.
علت تفاوت دستخط سیدرضا در برخی دستنوشته های ارائه شده در سایت، همین است.
ضمناً تمامی دستنوشته ها بعد از دریافت (و یا تایید) از خانواده شهید منتشر میگردد.
این دست نوشته به تازگی در برخی از دفتر های قدیمی به جای مانده از شهید که تا کنون بررسی نشده بود پیدا شده است.
«شهید سید رضا پورموسوی »از جمله شهدای خاص و ویژه ی شهرستان دزفول است و قصه خاص بودنش هم بر می گردد به یک اتفاق یا اتفاقات خاص. او در ایام نوجوانی واله و شیدای امام عصر(عج) می شود و برای وصال یار ، طی طریق می کند و در نهایت به آرزوی خود در دیدار دلدار می رسد.
« سید رضا » بر طبق سنت «آنکه را اسرار حق آموختند، قفل کردند و دهانش دوختند» مهر سکوت روی لب می زند و از این دیدارها حرفی به میان نمی آورد. سیدرضا که پایش به جبهه های حق علیه باطل باز شده است، سال ها در عملیات ها و مناطق مختلف سرگرم جهاد اصغر و جهاد اکبر می شود و همچنان آن راز بزرگ را سر به مهر نگه می دارد. او نهایتا در سوم فروردین ماه ۱۳۶۷ در عملیات والفجر ۱۰ در سن ۲۲ سالگی آسمانی می شود.
اما ماجرا به اینجا ختم نمی شود. پس از شهادت دستنوشته هایی از او پیدا می شود که پرده از اسراری شگفت ، عجیب و تکان دهنده برمی دارد. پرده از ارتباط با سید و آقای غایبش، همان آقایی که خبر شهادت را قبلا به او ابلاغ کرده است.
منبع: تارنمای زلال
کاش متن تایپ شده رو هم میذاشتین که راحتتر خونده بشه
شیرینی و لذتش این است که از دستخط مقدس شهید بخوانید