خاطره شهدا

 عروس آسمانی ( قسمت دوم )

روایت داستانی زندگی شهید مرضیه بلوایه

بالانویس:

«شهید مرضیه بلوایه» همعروس «شهید عصمت پورانوری» است. دو تازه عروسی که با هم و به همراه مادرشوهرشان «شهید فاطمه صدف ساز» در ۱۹ آذرماه ۱۳۶۰ در حمله هوایی رژیم بعث عراق به شهادت می رسند.

از «عصمت» در الف دزفول زیاد گفته ام و مردم هم به لطف کتاب «عصمت» ، شهید عصمت پورانوری را خوب می شناسند. حس کردم باید از «مرضیه» هم گفت. نوعروس شانزده ساله ای که در ایمان و حجاب و حیا و عفاف و سبک زندگی مؤمنانه و ازدواجی ساده و بی غَل و غش، شبیه عصمت است، اما از او کمتر گفته شده است.

لذا در روایتی کوتاه و داستانی و البته مستند در چند قسمت از «شهید مرضیه بلوایه» خواهم گفت و اگر عمری باقی باشد، «شهید فاطمه صدف ساز» را نیز در آینده معرفی خواهم کرد. ان شاءالله

 

 عروس آسمانی ( قسمت دوم )

روایت داستانی زندگی شهید مرضیه بلوایه

 

جنگ زدگی است و آوارگی و زندگی زیر چادر! گهگاهی دزفول و گاهی خارج از دزفول. مرضیه مدتی به همراه خانواده اش گتوند زندگی می کند و مدتی هم در اردوگاه باغرود نیشابور و در این مدت غلامرضا فقط یکی دوبار می تواند دل به دلِ دلدار بدهد و کنار مرضیه بنشیند و با هم حرف بزنند. چه حرف های شیرین عاشقانه و چه از آینده ای که قرار است در کنار هم بسازند.

چند باری که غلامرضا در بازگشت از منطقه ، برای دیدن تازه عروسش به گتوند می رود، لبخند مرضیه از همیشه دیدنی تر می شود و از همیشه شیرین تر. آنچنان که قندی را که توی دلش آب می شود، نمی تواند از مادر پنهان کند. عشق است دیگر و اگر به پاکی و تقدس و صفای این عشق تازه جوانه زده باشد، باید هم نوربارانش را همه ادراک کنند.  

«تکلیف» است دیگر. تکلیفی که غلامرضا را مکلف به جنگیدن می کند و «مرضیه» را مکلف به صبوری!

غلامرضا که به منطقه بر می گردد، دوباره مرضیه است و دلتنگی و چشم براهی و فاصله و البته دلی بهانه گیر که حیا حکم می کند یک جورهایی از دیگران قایمش کند.

«فاصله» دلتنگی مشترک عروس و داماد است، اما «چشم به راهی» را بیشتر مرضیه تجربه می کند. مرد آرزوهایش عمدتاً نیست. یا جبهه است و یا اگر هم نباشد، مرضیه دور است از دزفول برای دیدنش و همین می شود مایه ی چشم به راهی اش.

مرضیه است و دلتنگی؛ اما هیچ وقت نمی گذارد دلتنگی ها زمین گیرش کنند. طعم شیرین عشق زمینی، شیرینی وصال محبوب را در مذاقش خواستنی تر کرده است و همین می شود که رزمنده وار ، جهاد می کند. مردانه! تا فاصله اش را با عشق حقیقی کمتر کند، چرا که اگر خدا عاشقش شود، ممکن است اتفاقی زیباتر از هر اتفاق دیگر رقم بخورد.

مرضیه می جنگد. هر کجا که هست. در اردوگاه های جنگ زدگان. از رسیدگی و امدادرسانی های مختلف به سایر خانواده های جنگ زده تا گره گشایی هایی که دستانش توانایی آن را دارد.

مهره ای می شود از مهره های اثرگذار بسیج خواهران و با هر ابزاری که یک دختر پشت جبهه می تواند جهاد کند، می جنگد. کلاس های مختلف بسیج را هم از دست نمی دهد. او دنبال کمال است، چرا که هر چه تکمیل تر شود، هم به آسمان نزدیک تر می شود و هم غلامرضایش را بیشتر تکمیل می کند.

به دنبال مجهولات و ندانسته هایش می دود. می آموزد و می آموزاند. ایمانش را روز به روز بیشتر ترمیم و تقویت می کند و اعتقادش را برای طی طریقی که انتخاب کرده است راسخ تر.

کنار مرضیه بودن همان قدر برای غلامرضا شیرین است که شانه به شانه ی غلامرضا بودن برای مرضیه و چه اتفاق شیرینی آن روز رقم می خورد.

اردوگاه جنگ زدگان . باغرود نیشابور . مرداد ماه ۱۳۶۰

از راست: شهید فاطمه صدف ساز ( مادر غلامرضا ) ، شهید مرضیه بلوایه و مادر شهید مرضیه بلوایه

همان روزی که غلامرضا دست مادرش را می گیرد و راه می افتند سمت مشهد الرضا. قرار هم به زیارت است و هم به سیاحت. چرا که مسیر مشهد از اردوگاه باغرود سبزوار می گذرد. دل مرضیه غافلگیری شیرینی را تجربه می کند و چه ساعت های بی نظیری برایش رقم می خورد. آن روز که از نیشابور با غلامرضایش می روند مشهد و در کنار ضریح امام رئوف با هم عهد و پیمان هایشان را محکم تر می کنند و از امام، خوشبختی و عاقبت بخیری شان را می خواهند. چه عشقی جوانه زده است . عشقی پر از شکوفه های شب بوی معطر ایمان. چه زیبا نیم دیگر ایمان غلامرضا و مرضیه تکمیل شده است.

این وصال ها و فراق ها چندبار انگشت شمار طی چهار ماه رقم می خورد تا اینکه حوالی مهرماه ۱۳۶۰ حرف عروسی وسط می آید و البته حرف عقدکنان محمد.

«محمد» برادر کوچکتر غلامرضاست. او هم پاسدار است و سن و سالش از غلامرضا کمتر.

ادامه دارد …

قسمت اول عروس آسمانی را اینجا بخوانید . . .

قسمت سوم عروس آسمانی را اینجا بخوانید . . .

قسمت چهارم عروس آسمانی را اینجا بخوانید . . .

قسمت آخر عروس آسمانی را اینجا بخوانید…

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا