تاریخ‌نگاریدل‌نوشته‌ها

احمق ها بدانند مکتب ها ترورشدنی نیستند

به بهانه ی ترور دانشمند هسته ای شهید دکتر محسن فخری زاده

احمق ها بدانند مکتب ها ترورشدنی نیستند

به بهانه ی ترور دانشمند هسته ای شهید دکتر محسن فخری زاده

 

خبرش تلخ بود و تکان دهنده. در غروب جمعه ای که خودش بی حادثه، دلگیر است و وجود آدم را مچاله می کند.  داشتم وضعیت سجاد را می دیدم. باز هم نوشته بود: «سبوحُ قدوس رب الملائکه و الروح. ساعت به وقت شهادت حاج قاسم»

بعد از شهادت حاج قاسم هر جمعه این وضعیت را می گذاشت. عین ذکر. تکرار در تکرار.

زخم حاج قاسم مگر مداوا شدنی بود؟ البته برای غیرتی ها ، نه بی غیرت ها. . .

و حالا خبر پیچیده بود که پدر هسته ای کشور را هم زدند.

چقدر حقیرند این دشمنان انقلاب که چهل سال است نمی فهمند، ایرانی ها با شهادت بیدار تر می شوند.

نمی فهمند با ترورِ آدم ها ، اندیشه هایشان سریع تر تکثیر می شود.

همان موقع هم امام خمینی(ره) بهشان گفت که ما را بکشید، بیدار تر می شویم، اما این ها که از معادلات خدامحور درکی ندارند.

مثل خیلی از خائنین و منافقین و کذاب ها و بی شرف ها و بی غیرت های داخلی. در فهم و ادراکشان فقط با غرب لیسی می شود پیش رفت نه با خدازیستی.

شاید جنگیدن با آن احمق های خارجی خیلی ساده تر باشد از جنگیدن با برخی از کدخداپرستان داخلی.

چقدر احمقند دشمنان ما که مشتِ غرب لیسان را نمونه ی خروار ملت می پندارند و گمانشان این است که ملت هم مثل اینها و آقازاده های مفت خورشان، فرش قرمز برایشان پهن کرده اند.

چه حقیرند که گمان می کنند اگر پدر موشکی ایران را بزنند ، یتیممان می کنند. نمی دانند طهرانی مقدم یک شخص نیست. یک اندیشه است. اندیشه ای که به سرعت نور تکثیر می شود و پیشرفت نمایی قدرت موشکی ایران بعد از او گواه این حرف است.

نمی دانند قاسم سلیمانی شخص نیست. یک مکتب است. یک تفکر است. جسمی ارباً اربا می شود، اما اندیشه اش در میلیون ها روح دمیده می شود و روحیه ی مقاومت و فرهنگ مقاومت، فراگیرِ عالم می گردد.

گمانشان این است که احمدی روشن ها و علی محمدی ها و داریوش رضایی ها را اگر بزنند، هسته ای زمین گیر می شود. نمی دانند نور علم ایرانی ها از جای دیگری تابیده می شود. دل به تحریم خوش کرده اند، اما نمی دانند بچه های ما گره های علمی شان را در قنوت های نماز شبشان باز می کنند. نمی دانند مسیر را دست دیگری نشان می دهد و هزاران دانشمند هسته ای از این خاک سربر می آورند.

احمق ها نمی دانند آن دستی که موشک سامانه سوم خرداد را هدایت می کند تا کمر گلوبال هاوک را در اعماق آسمان بشکند، همان دستی است که با «و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی» خواندن بسیجی های خمینی کبیر، گلوله هایشان را به هدف می نشاند.

احمق ها چه می فهمند از «بَلَى إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَيَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُسَوِّمِينَ»

و احمق ها داخلی و خارجی ندارند. هرچند داخلی هایشان بسیار خطرناک ترند.

و حالا هم خون دکتر محسن فخری زاده را ریختند کف خیابان و  توی دلشان قند آب می شود که پدر هسته ای ایران را زده اند.

همه ی ستاره هایی را که از ما می گیرند، تکرار نشدنی اند، اما احمق ها نمی دانند این ستاره ها وقتی به آسمان می روند، ماه می شوند، خورشید می شوند و راه را روشن تر نشان می دهند.

باز هم داغی دیگر بر دلمان نشست و فراقی جگرسوز. از آن زخم ها که هیچ گاه برای غیرتی ها مرهم نمی یابد و از آن فراق ها که آتشش روز به روز داغ خیزتر و شعله ریزتر می شود.

لکن احمق ها بدانند قاعده این است که راه شهدا بیشتر مشتری پیدا می کند و آنان را بیشتر به لبه ی پرتگاه نزدیک می کند. چرا که شهید فخری ها و شهید سلیمانی ها و شهید طهرانی مقدم ها ، از دکترفخری ها و حاج قاسم ها و سردار طهرانی مقدم ها، برایشان بسیار خطرناک ترند، چرا که دست شهدا بازتر می شود و حوزه عمل گراییشان وسیع تر و نور خدایی می پاشند به اندیشه هایی که برای پیشرفت ها دنبال راه حل می گردند.

فخری ها تمام نمی شوند، چون فرد نیستند، مکتب اند و مگر کربلا با شهادت حسین(ع) به پایان رسید؟

بزدل ها از ایرانی می ترسند که بر قله های علم نشسته باشد. از ایرانی که مستعمره نباشد. حرف اول را در منطقه و دنیا بزند و معادلات قدرت را تغییر دهد و موشک هایش پوشک لازمشان کند.

دشمنان بدانند! چه دشمنان خارجی و چه لیبرال های داخلی که سال هاست روبروی امام جامعه شمشیر از رو بسته اند. کاسه لیس های کدخدا خوب بدانند و بشنوند که در سال های پیش رو اثری از اسرائیل نخواهد ماند. بدانند آمریکا رو به افول است و مثل کشتی تایتانیک غرق خواهد شد. این وعده های ولی امر مسلمین است.

و این سخن پیامبر اکرم(ص) است که اگر علم در ثریا باشد، مردانی از ایران به آن دست خواهند یافت و پس از ظهور دیگر چه خواهد شد را خوش بسعادت کسانی که باشند و ببینند.

احمق ها بدانند، مکتب ها و اندیشه ها ترور شدنی نیستند. بدانند خون ها معجزه می کند. بدانند هر رادمردی را زمین بزنند، اندیشه اش پویاتراز همیشه منتشر می شود و در مکتبشان جوان هایی پرورش می یابد که پایشان همیشه روی خِرخره ی دشمن خواهد بود.

احمق ها بدانند ، ملتی که شهادت دارد، اسارت نخواهد داشت.

اسارت مال آنهایی است که سال هاست اسیر خدعه های شیطانند و هربار هم که گزیده می شوند، عاشق تر می شوند به کاسه لیسی.

فخری زاده هم رفت تا تیم آسمانی دانشمندانمان تکمیل تر شود و نور علم بیشتر بر اندیشه های جوانانی بتابد که قرار است ایران را بر قله های کمال علمی و معنوی بنشانند و قرار است نابودی اسرائیل و فروریختن آمریکا را ببینند.

اما شیرین تر از این اتفاقات دیدن ذلالت و حقارت و دریوزگی منافقان و خائنین داخلی است. آنان که گمان می کنند قدرت ها دائمی اند و میزها همیشگی.

فخری زاده هم رفت، اما احمق ها بدانند مکتب ها ترور شدنی نیستند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا