تاریخ‌نگاری

علی آقا ! خسته نباشی! 

به بهانه ی تودیع دوست بزرگوارم ، علی آقای توحیدی از مسئولیت روابط عمومی فرمانداری دزفول

 

علی آقا ! خسته نباشی! 

به بهانه ی تودیع دوست بزرگوارم ، علی آقای توحیدی از مسئولیت روابط عمومی فرمانداری دزفول

 

گاهی اوقات بین رفقای آدم برخی هاشان همیشه ماندگارند. چه کنارت باشند و چه کنارت نباشند.

با علی آقا از همان دوران کودکی در مسجد نجفیه آشنا شدم و در کنار قرآن و بسیج و جلسات بزرگ شدیم و هنوز که هنوز است هم به برکت قرآن با هم هستیم. علی آقا از همان رفقایی است که می گویند وقتی می بینی شان یاد خدا می افتی.

ساده و مخلص و  بی ریا. از همان ها که به معنای واقعی کار را برای خدا انجام می دهد. پر تلاش و سخت کوش و صادق. کسی که جز انجام کاری که به او محول می شود، کار دیگری ندارد. اهل باند و حزب و گروه نیست. آدمی کاملاً بی حاشیه و محجوب که به گمانم بسیاری از خلق و خوهایش شبیه به سبک زندگی شهدا و خصوصاً عموی شهیدش باشد و همین ویژگی هایش باعث شده است هنوز هم  با هم  از برادر نزدیک تر ارتباط داشته باشیم.

علی آقا چهار سالی می شد که  مسئولیت روابط عمومی فرمانداری ویژه دزفول را عهده دار بود و در این مدت شاهد بودم که خداییش زندگی اش را پای کارش گذاشت. تلاش ها و کوشش ها و  بدو بدوهایی که روز و شب نمی شناخت و وقتی می گویم روز و شب نداشت ، گمان نکنید که شعار می دهم. واقعا بارها و بارها می دیدم که وقت و بی وقت تلفن همراهش زنگ می خورد و مجبور می شد برود دنبال کار.

بارها و بارها شاهد بودم که مجبور می شد جمع های دوستانه و خانوادگی مان را ترک کند و برود دنبال کار و یا اتفاق پیش آمده و البته مخلصانه و محجوب کار می کرد و اهل ریا نبود و منم منم نمی کرد و مثل خیلی آقایان مسئول  نبود که تا یک کاری را که وظیفه شان هم هست انجام می دهند آن را در بوق و کرنا می کنند و در رسانه ها آنقدر منم منم می کنند و بنر و بیلبورد می زنند که دیگر حالت بهم می خورد.

در اخلاص علی آقا همین بس که پس از چهارسال تصدی این مسئولیت ، حتی نتوانستم یک عکس از او در دنیای گسترده مجازی پیدا کنم و عکس پروفایل واتساپش را برداشتم.

از اینکه فرماندار محترم علی آقای توحیدی  را از مسئولیت روابط عمومی فرمانداری تودیع کرده است بسیار خوشحالم. البته خوشحال برای علی آقا. چون می دانم پس از چهار سال  خودش و خانواده اش علی الخصوص همسر بزرگوار ایشان، رنگ آرامش را خواهند دید و فاطیمای عزیز و دوست داشتنی اش بیشتر می تواند رنگ بابایش را ببیند و البته بسیار ناراحتم که فرمانداری ویژه دزفول چنین نیروی مخلص، متدین ، پرانرژی ، سخت کوش ، متقی ، صادق ، مسئولیت پذیر ، بدون حاشیه ، ولایی و بسیجی را در این مسئولیت مهم از دست داده است.

بار دیگر به عنوان یک شهروند، از کلیه زحمات علی آقای توحیدی تشکر می کنم و برایش در هر مقام و مسندی که باشد آرزوی سربلندی و سرافرازی و سربازی در رکاب یار را دارم و می گویم : علی آقا! خسته نباشی!

امیدوارم جناب آقای مهندس آصفی از این نیروی ارزشی شهرستان در جایگاهی مناسب استفاده کند و برای برادر عزیزمان پور کیانی نیز آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم که همانند برادر عزیزم توحیدی، پرتلاش و بدون حاشیه و به دور از نگرش های حزبی و گروهی  در راه تحقق منویات مقام معظم رهبری گام بردارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا