تاریخ‌نگاریدل‌نوشته‌هامعرفی اسوه‌ها

آسايش در گمنامى است

به بهانه ی عروج غریبانه ی جانباز 70 درصد مظلوم شهرم «شهید حاج غلامرضا ابرکار»

بالانویس:

می گویند اگر رسانه ها واژه ی «شهید» را برای کسی به کار ببرند، در صورتی که بنیاد شهید، شهادت را تأیید نکرده باشد، برای آن رسانه بار حقوقی دارد.  الف دزفول ، رسانه نیست، خانه ی دلنوشته های یک جامانده از کاروان است و «دل» با عشق سر و کار دارد و « بار حقوقی» نمی شناسد.

آسايش در گمنامى است

به بهانه ی عروج غریبانه ی جانباز ۷۰ درصد مظلوم شهرم «شهید حاج غلامرضا ابرکار»

 

شاید برای برخی ها قابل درک نباشد که چرا  بعضی آدم ها، برخلاف روال و قانون های من درآوردی و زمینی، به جای این که دنبال «نام» باشند، گریزان هستند از شهرت و بی خیالِ نامند و مقام؟!!

شاید برای برخی ها قابل درک نباشد ، روایت آدم هایی که «مجهولون فی الارض و معروفون فی السماء » هستند. این که کسی نامش و عنوانش و شهرتش  آن قدر در اوج باشد که شهره ی ملائکه ی آسمان نشین باشد، اما در زمین هیچ کس او را نشناسد و مردم بی خیالش باشند.

آخر چگونه می شود کسی، بر خلاف طبیعت رایج، آدم هاگریزان باشد از شناخته شدن و با این که بزرگترین کارها را و بزرگترین خدمت ها را  انجام داده است، دنبال این باشد که نام و نشانش پنهان بماند؟!!!

آخر چگونه می شود در روزگاری که آدم ها برای  بزرگ جلوه دادن اسم کوچکشان ، به هر دری می زنند  تا پسوند و پیشوندی بچسبانند به نام و شهرتشان، کسی بیاید و بی خیال این دغدغه های مصنوعی شود!

آخر چگونه می شود در روزگاری که آدم ها برای یک روز بیشتر پشت میز بودن، برای یک روز بیشتر پست و مقام داشتن ، حاضرند دست به هر کاری بزنند؛ در روزگاری که آدم ها حاضرند، برای میز عریض تر و دوام قدرت ناچیزشان از خون شهدا فرش بسازند و از استخوانشان پلکان برای بالارفتن، برخی هنوز  بر عهدشان با شهدا استوارند و بی خیال این آشفتگی های تمام نشدنی، در کنج گمنامی خویش با خدای خود عالمی دارند.

 می شود. خوب هم می شود. تمام این حرف ها را که گفتم، شدنی است.  اما سخت است رسیدن به چنین مرتبه ای و به چنین مقامی. جایی که «ایمان» کارساز شود و «تقوا » سبب شود تا  آدم برسد به «اخلاص» و به قول شیخ رجبعلی خیاط حتی آب خوردنش هم برای خدا باشد.

 می شود، خوب هم می شود، وقتی کسی می داند که « إنَّ اللّه َ يُحِبّ الأبْرارَ الأخْفِياءَ الأتْقِياءَ الّذينَ إذا غابُوا لَم يُفْتَقَدوا ، و إذا حَضَروا لَم يُدْعَوا ، ولَم يُعْرَفوا .حديث قُلوبُهُم مَصابيحُ الهُدى ، يُخْرَجون مِن كُلِّ غَبْراءَ مُظْلِمَةٍ .[۱] » برای چه بخواهد در پی نام و نشان، خود را به در و دیوار بزند ؟

شهید غلامرضا ابرکار – نفر اول سمت چپ

می شود، خوب هم می شود، وقتی کسی می داند که  « ما قَرُبَ عَبدٌ مِن سُلطانٍ إلاّ تَباعَدَ مِن اللّه ِ تعالى ، ولا كَثُرَ مالُهُ إلاّ اشْتَدَّ حِسابُهُ ، ولا كَثُرَ تَبَعهُ إلاّ كَثُرَ شَياطينُهُ .[۲]» چرا برای بزرگ جلوه دادن خودش، همیشه خود را بچسباند به قدرت مندان و ثروت مندان و با کدام منطق غیرمادی بخواهد که مردم بشناسندش و حلواحلوایش کنند ؟!!!

 می شود، خوب هم می شود، وقتی کسی یقین دارد که « ألاَ إنّ خَيرَ عِبادِ اللّه ِ التَّقيُّ النّقيُّ الخَفيُّ ، و إنّ شَرَّ عِبادِ اللّه ِ المُشارُ إلَيهِ بالأصابِعِ .[۳]» پس چرا دنبال گمنامی نباشد و چه دلیلی دارد با مشهور  و انگشت نما بودن بین مردم صفا کند و خوش بحالش شود ؟

می شود، خوب هم می شود، وقتی کسی خوب می داند که امام على عليه السلام آخرالزمان را چنین توصیف کرده است که « وذلكَ زَمانٌ لا يَنْجو فيهِ إلاّ كُلُّ مؤمنٍ نُوَمَةٍ ، إنْ شَهِدَ لَم يُعْرَفْ ، و إنْ غابَ لَم يُفْتَقَدْ ، اُولئكَ مَصابيحُ الهُدى وأعْلام السُّرى[۴] .» چرا برای نجات و رهایی خود از بندهای مادی دنیا ، خود را پشت پرده ی گمنامی پنهان نکند؟

 می شود، خوب هم می شود، وقتی تمامی سلول های بدن آدم به این یقین می رسند که  « إنْ قَدَرْتُم أنْ لا تُعْرَفوا فافْعَلوا ، وما علَيكَ إنْ لَم يُثْنِ علَيكَ النّاسُ ؟! وما علَيكَ أنْ تكونَ مَذْموما عِندَ النّاسُ؟! إذا كنتَ عِندَ اللّه ِ مَحْمودا[۵].» چرا دنبال ستایش مردم باشد ؟ دنبال این که مردم دولا و راست شوند روبرویش ؟

 این چنین آدم هایی کلام امام صادق (ع) را از بر هستندکه « مَن أرادَ أنْ يُرْفَعَ ذِكْرُهُ فلْيُخْمِلْ أمْرَهُ .» هركه می خواهد خواهد نامش بلند شود، بايد گمنامى پيشه كند  و عجب پیشه ای برگزیده اند این آدم ها، پیشه ای که تیشه به ریشه ی شیطان و نفس اماره می زند و آدم را خالص می کند برای خدا و کسی که برای خدا خالص می شود عجب مقامی خواهد داشت. آدم هایی که چهل روز خود را خالص کنند : « مَا أَخْلَصَ عَبْدٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً إِلَّا جَرَتْ يَنَابِيعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَى لِسَانِهِ ؛ هر بنده اي كه چهل روز خود را براي خداوند متعال خالص گرداند چشمه هاي حكمت از قلبش بر زبانش جاري مي گردد . » و تو حال گمان کن انسانی که بیش از چهل سال خودش را خالص کرده باشد ، چه می شود؟

 ثمره اخلاص ، طلبیدن یار است و ثمره طلبیدن ، یافتن و ثمره ی یافتن و وصال و آن هم چه وصالی!!!! وصالی از نوع اتصال ، اتصالی که جدا نمی شود و مگر نشنیده ای که « إذا خَلَصوا طَلَبوا ، و إذا طَلَبوا وَجَدوا ، و إذا وَجَدوا وَصَلوا، و إذا وَصَلوا اتَّصَلوا، و إذا اتَّصَلوا لا فَرقَ بَینَهُم و بَین حَبیبِهِم.»

این چنین آدم هایی آسایش و آرامششان در گمنامی است چرا که روهرو ولایت کسی هستند که همیشه برایشان گفته است : « إنَّ في الخُمولِ لَراحَةً .  براستى كه آسايش در گمنامى است .»

و اینان آسایششان در این است که ناشناخته باشند و بی خیال دنیا و دنیا و آدم هایشان هم بی خیال این آدم ها باشند با این که بزرگترین دین را به گردن مردم دارند.

شهید ابرکار – آخرین ماه های بستری بودن در بیمارستان

تمام این ها را گفتم تا بگویم « حاج غلامرضا ابرکار» رزمنده و جانباز ۷۰ درصد هشت سال دفاع مقدس پایتخت مقاومت ایران، دزفول قهرمان، هم از همین دسته آدم ها بود. آدم هایی که آرامش را در گمنامی دید و دیروز  در اوج غربت و گمنامی با تمامی دردها و رنج های جانبازی اش خداحافظی کرد و به آسایش رسید.  آسایشی ابدی ، آسایشی از جنس آسایشی که شهدا به آن می رسند.

خدایش رحمت کند و با رفقای شهیدش محشور شود. ان شاءالله

مراسم تشییع و تدفین جانباز سرافراز دفاع مقدس شهید حاج غلامرضا ابرکار، فردا یکشنبه راس ساعت ۴ بعداز ظهر از مقابل یادمان شهدای گمنام دزفول روبروی آقا رودبند به طرف گلزار شهدای شهید آباد برگزار خواهد شد. مجلس ترحیم نیز از ساعت ۲۱ الی ۲۳ همان روز در مسجد حجه بن الحسن ، خیابان ناصر خسرو برگزار خواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا