معرفی اسوه‌ها

اسوه های مقاومت (۲)

معرفی آیت الله حاج شیخ عباس مخبر دزفولی(ره)

اسوه دوم : آیت الله حاج شیخ عباس مخبر دزفولی(ره)

 

مرحوم آیت الله حاج شیخ عباس مخبر (ره) که مدارج حوزوی را تا اخذ گواهی اجتهاد در محضر بزرگانی چون آیات عظمای الهی معزی، نبوی، حکیم، خوئی، شاهرودی و… گذرانده بود ، همه دارائی های معنوی خود را پیشکش مردمی می کند که آنها را لایق خدمت یافته است.

ایشان که امام جماعت مسجد سلمان فارسی(صنیعی ) بوده و از طرف ساواک ممنوع المنبر و ممنوع المحراب می شود ، در شکل گیری انقلاب اسلامی در خوزستان و خصوصا دزفول نقشی تاثیر گذارداشته اند.

علامه مخبر با شروع حرکت های انقلابی  ، به سبب سخنرانی ها و برپایی منابر انقلابی مورد اذیت و آزار ساواک و ماموران شهربانی قرار می گیرد.در حرکت های مبارزاتی خود فعالانه به مبارزه پرداخته و در صف اول راهپیمایی ها و تظاهرات ها حضور داشته اند.

از ویژگی های خاص علامه ، توانمندی بسیار بالا در بیان و فن خطابه و تسلط بر آیات قرآن و روایات و ادعیه بوده است.

سخنرانی های بنیان برانداز و آتشین ایشان در دوره خفقان رژیم ستم شاهی در دزفول ، اهواز و بروجرد ، برای همیشه در ذهن ها ماندگار شده است.

در ادامه مطلب خاطرات کوتاهی از ایشان را نقل کرده ایم :

 

شجاعت حضور

 در سال ۱۳۵۱ در مجلس بزرگداشت روحانی شهید انقلابی “شهید عبدالحسین سبحانی” و در شرائطی که به گواه راویان بسیاری از بزرگان جرات حضور در مراسم او را نداشتند، ایشان سخنرانی کرده  و اوصاف و محاسن آن شهید بزرگوار را برمی شمرد .

 

 

اگر دری را محکم بکوبید ، محکم تر به طرف شما برمی گردد

ایشان در مراسم تشییع و تدفین “شهید عظیم اسدی مشکال” ، اولین شهید انقلاب اسلامی دزفول  که مظلومانه در زیر شکنجه های  ساواکیان به شهادت رسیده است، حاضر می شود و همچنین بر پیکر آن شهید نماز می گذارد.  در مجلس ترحیم او در مسجد جامع ،در اوج خفقان و خشونت رژیم پهلوی و در حالی که مسجد جامع در محاصره تانک ها و نفربرهای رژیم است ،منبر می رود.

اینها همه در حالی است که از روز قبل تهدید شهده است که نباید در این مراسم شرکت کند.

در این مجلس در نهایت شجاعت بیان می دارد  که “به خدا قسم ظلم پایدار نمی ماند. اگر دری را محکم بکوبید ، محکم تر به طرف شما برمی گردد” و به نیروهای نظامی شاه هشدار می دهد که روزی باید به میان همین ملت برگردید .

 

آن کیست که بر جانش ننوشته خمینی

 در منبر دیگری در سیاه ترین و رعب آورترین روزهای تاریخ ایران با صلابت تمام، اشعاری سروده خود را در مدح امام خمینی (که آن روزها بردن نام او جرمی بی بخشش بود) قرائت می کنند که یک مصرع آن به شعار سهمگین مردمی تبدیل می شود که به سخنان او گوش دل سپرده بودند و آن این مصرع بود

 “آن کیست که بر جانش ننوشته خمینی؟ ” و در پایان هم با بانگی رسا می گویند “خدایا این رژیم سفاک ظالم را سرنگون بفرما”!

 

 

در فراق شیخ احمد

از سخنرانی های موثر و آتشین علامه مخبر در دوران ستمشاهی ، منبر ایشان در مراسم ترحیم مرحوم شیخ احمد کافی در مسجد جامع است که بعد از اتمام سخنرانی ایشان ، مردم هنگام خروج از مسجد شعار «درود بر خمینی» سر می دهند و مجلس به یک راهپیمایی عظیم در صحن مسجد تبدیل می شود. در این مجلس ایشان در نحوه رحلت او تشکیک و از رژیم به خاطر عدم بزرگداشت شایسته او انتقاد می کند.

  

قسم

 در یک سخنرانی در مسجد خودش ( سلمان فارسی ) در پایان نطق کوبنده خود ، دعاکرده و می فرماید :

«خدایا این حکومت فاجر و فاسد را سرنگون بفرما» و پس از آن صدای «آمین» جمع ، به آسمان می رسد.

رئیس ساواک با دوج های ارتشی منزل ایشان را محاصره می کند و انگاه که از علامه می پرسد :«آیا شما در مسجد سخنرانی کردید؟» و پاسخ قاطع می شنود ، می پرسد :«آیا می دانید آنچه که در این سخنرانی گفتیدبر خلاف مصالح و امنیت ملی است» با شجاعت تمام می فرماید : «روزگاری که این لباس را برتن کردم ، قسم خوردم که علیه مصالح اسلام سخن نگویم و کسانی را که علیه مصالح اسلام  عمل می کنند ، رسوا کنم»

  

کار شاه تمام است

 روز قبل از فرار شاه ، در مسجد جامع و در جمع جوانان انقلابی سخنرانی می کند و هنگام پایین آمدن از منبر شعار می دهد:

«کار شاه تمام است ، خمینی امام است ، استقلال آزادی آخرین پیام است»

این شعار آنچنان اوج می گیرد که شهر را تکان می دهد.

 

  منبع :

کتاب انقلاب اسلامی در دزفول ، غلامرضا درکتانیان

سایت علامه مخبر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا